من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
خدایا شکرت تو خونمون نور دادی🤲🤲🤲❤️❤️😍😍خدایا تو خیلی مهربونی که منو به آرزوم مادرشدنه رسوندی ،خدایا تودلیم صحیح و سلامت به دنیا بیاد،من و باباش که کلی ذوق داریم برااومدنش،خدایییییاااا شکرررررت🤲❤️😍خدایا هیچوقت دست از سر زندگیمون برندار😘❤️😍ودرآخر نعمت بیکران مادرشدنو نصیب همه چشم انتظارا عطا کن🤲🤲و دنیای ما هم آبی شد ♥️ 🩵 ♥️ همه وجود مامان ،همه عشق من و باباجونییی بیا که کل خونه بوی تورو میده مامان جان💃🏻👩❤️💋👨🤰🥰😍👫