سلام.
خلاصش این که:
9 ساله ازدواج کردم. همه ی متلکهایی که خوارررررررر شوهر بهم گفته بود رو یه جا یادداشت کرده بودم. ( نه از روی کینه، واسه روز مبادا)
دیشب مهمونم بودن، سر جریانی به من گفت گذشته رو مرور کن.
حالا اون روز مبادا رسیده. منم گذشته رو حسابی مرور کردم و ...
میخوام به حساب و کتاب 9 ساله ش رسیدگی کنم.
احتمالا مرگ یه بار و شیونم یه بار میشه و واسه همیشه در دفتر متلکاهشو می بندم.
فقط نمیدونم بهش زنگ بزنم؟ الان زنگ بزنم؟ بهش بگم بیاد خونه پدرشوهرم؟ کی بیاد؟ الان یا یه روز که دیدمش سر حرفو باز کنم؟