سلام دوستای خوبم
خیلی از دست خودم ناراحتم .دخترم 9 ماهشه اصلا حوصله اش رو ندارم .تا گریه میکنه اعصابم خراب میشه سرش داد میزنم . فقط موقعی ک دارم شیر میدم بهش باهاش مهربونم .نازش میکنم بوسش میکنم .وقتی میخوابه از رفتار خودم پشیمون میشم ک چرا موقع گریع و بی قراری هاش دعواش کردم
من خیلی دوران بارداری سختی داشتم .انوکساپارین تا 8 ماهگی تزریق کردم .تمام درد این آمپول رو بخاطر دخترم تحمل کردم .توی دوران بارداری با تمام سختی هاش ولی وقتی دخترم تکون میخورد خیلی خوشحال بودم .باهاش حرف میزدم ک به دنیا بیاد چه کارا ک واسش انجام نمیدم ولی الان ک ب دنیا اومده اصلا حال و حوصله ندارم .از خودم بدم میاد .ب نظرتون افسردگی گرفتم .اخه خیلی هم پرخاشگر شدم .