پسر مسه و نیم سالشه..مریض شده باید آزیترو بخوره نمیخوره بزور میدم میاره بالا با هر چی قاطی میکنم نمیخوره😒😒...الان از دیروز حتی چایی هم نمیخوره فک میکنه دارو هس... دکتر گفت امروز اگه نخوره باید بستری کنم وریدی آنتی بیوتیک بزنن...پسر منم سابقه اینو داره که بترسه تشنج کنه قبلا پاش یه بار شدید خون اومد غش کرد میترسم سرم بزنن تشنج کنه ای خدا😟😟😟😟چکنم
فرزند عزیزم پس کی قرار است بیایی و دل مادر را شاد کنی؟؟این روزها به شدت احساس تنهایی میکنم..گاهی آنقدر دیوارهای خانه به من فشار می آورند که دیوانه میشم...پس کی قرار است شیر خوردنت، تاتاتی کردنت ،بغل شدنت، شیرین زبانی هایت را ببینم؟؟کی قرار است تو اولین کلمه را به زبان بیاوری و من از شدت ذوق هی از تو خواهش کنم که دوباره تکرار کنی؟؟کی قرار است ذوق کردنت برای رفتن به مدرسه را ببینم؟کی قرار است اولین ها را با هم تجربه کنیم؟؟مادر این روزها غریب و تنهاس تو را در زندگی اش کم دارد خیلی کم دارد...به مادر بگو تا کی باید عکسهای بچه ها را با حسرت ببینم؟و یا از شنیدن مادر شدن اطرافیانم بغض کنم؟فقط به مادر بگو تا کی باید منتظر بمانم؟...فرزندم به تو قول میدهم برایت مادر خوبی شوم فقط بیا😔😔
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ببین اون دارو هایی ک گلوی بچه رو میسوزونه باید آروم بدی پسر منم ی دارو داشت خیلی بد مزه بود یادم نیس چی بود ی دفه میریختم تو حلقش بالا میاورد کلی کم کم ک میریختم بالا میاورد با سرنگ کم کم بریز