من ونامزدم ۴سال همدیگرو میخواستیم اما خانواده همسرم اصلا ب روی خودشون نمیاوردن و برای خواستگاری پیش قدم نمیشدن .منو نامزدمم توو این ۴سال خیلی سختی کشیدیم تا اینکه بالاخره چندماه پیش اومدن خواستگاری اونم با چه مکافاتی ،نمیشه گفت مخالف بودن اخه الان رفتارشون خیلی با من خوبه مخصوصا پدرشوهرم که خیلی بهم محبت میکنه اما نمیدونم بعضی چیزاشون خیلی اذیتم میکنه مثلا اینکه توو جشن نامزدی کلا ۴ ۵ نفر بودن و ما کلی مهمون یه حالت بدی بود ک هیچ کدوم از فامیلاشون ب بهانه های مختلف نیومده بودن.یا اینکه سر عقد بهم زیرلفظی ندادن.ب منو نامزدم اصلا کمک مالی نمیکنن .نامزدمم تازه بهشون کمک میکنه بااینکه کمی توو فشاریم خودتون میدونید چقد تشکیل زندگی این روزا سخت شده اما خانوادش نمیدونم چرا اهمیتی نمیدن
وقتی به دلشون نباشه نتیجش همینه
چون به اصرارنامزدتون اومدن خاستگاری،
امیدوارم گذرزمان حل کنه این مسیله رو
نه بابا ربطی نداره خواهر شوهر منو خیلی خانواده شوهرش میخواستن و میخوان پولدارم هستن ولی اهل کمک و حمایت مالی نیستن. اصلا تو این فاز نیستن انگار حواسشون نیست
اخه من هرچی به نامزدم میگفتم ک خانوادت مخالفن میگفت ن فقط میگن الان وقتش نیس ،خب بعد اینکه وقتش شد چرا حمایت نمیکنن؟
چون اونا شما رو انتخاب نکردن اینجوری رفتار میکنن اگه نامزدتو دوست داری سعی کن به این چیزا توجه نکنی چون جوابی برای این چراها نیست توی زندگی همیشه به اصل توجه داشته باش نه حاشیه چون باعث میشه اون اصل رو فراموش کنی
میدونین من برا خودم مهم نیس چون دختر کم توقعی هستم ولی چون میبینم همسرم داره زیر بار مشکلات له میشه ناراحتم
ميگذره اين روزا من از عيدي ها كادوها عروسي خريد همه و همه گذشتم با اينكه داشتن يه قرونم ندادن هر روزم بهم ضربه ميزنن اگه دوستش داري خيلي مواردو كوتاه بيا و به زندگيه دونفرتون فكر كن من بعد ده سال هنوز ميشنوم بهم ميگن خوبت كرديم ادمت كرديم اخه دو روز عقد كرده رو چرا خوبم كردين آدمم كردين🙄متاسفانه تو زمونه اي هستيم كه همه بي رحمن توقعي نداشته باش ارامشت بيشتر ميشه
بعضيا اول به خيرو خوشي ان بعضي ها وسطاش ماهم ميشيم اخر به خير😀الان كه عقدي هيچي نگو از خانوادش كه هميشه تو گوشش ميمونه و همش ميشه يه كينه من بعد ده سال چوب سادگيمو ميخورم بخواد بفهمه خودش ميفهمه نيازي نيست بهش بگي
دقیقا گاهی فکر میکنم چجوریه ک اینهمه دختر دور و اطرافم انقد راحت و خوش و خرم با بهترین امکانات رفتن سر خونه زندگیشون تنها دغدغشونم مدل لباس عروسشون بود اونوقت من وخیلیا مث خودم باید قده یه عمر زندگیه بقیه سختی بکشیم اما بازم شکر
من بعده ۸سال هنوز دلم واسه همسرم میسوزه که هیچ کسیا نداشت کمکش کنه.از خدات بخواه عزیزم،ما الان درسته که قرض داریم ولی شوهرم خودشا کشید بالا خونه ساخت ماشین خرید الانم قرضه همون ساخته خونه را داریم که خداراشکر داره تموم میشه.زیاد سختی کشیدیم ولی وقتی پشت هم بودیم راحتتر بود تحمله سختیا.فقط از خدا بخواه که بی منت کمکتون میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
