من یهدخترخواهرشوهر دارم یه دختر جاری دوتاشون همسن همهستن هردوتا لامن خیلی صمیمی هستن چون فقط۷،۸سال ازشون بزرگترم توعروسی ها همیشه بامن میرقصیدن مخصوصا دخترخواهرشوهرم بازدخترجاریم یکم خجالتی تربود تااینکه دخترخواهذشوهرم ازدواج کرد تومجلس عقدش دخترجاریم گفت زنعمو بیاباهم برقصیم تا اخر باهم بودیم یهو عمه مادرشوهرم صدام زد رفتم میگه انقدر بااون رقصیدی عروس شدحالا نوبت اینه ،این موضوع مال۲ساله پیشه حالا مجلس عروسی دخترخواهرشوهرمه مطمئنوبازم دخترجاریم گیرمیده بیاباهم برقصیم منم ازحرف مردممیترسمموندم چکارکنم