چندروز پیش به من گفت به زور از خداچیزی نخواه (من دوست دارم مادربشم ولی به زور نخواستم )بعد گفت یکی از اشناهامون به زورخواست اخرم مرد بچشو ندید،باز دیروز میگفت به زور میخوای عقب مونده بشه خوبه ،خیلی ناراحت شدم
اصلا جلوش نقطه ضعفتو نشون نده
عجب بیشعوریه
میخواسته دلداریت بده.
اخه چرا با جاری درد دل میکنی چرا بهش میگی میخوای بچه دار بشی.
کاتش کن از زندگبت
اصلا چرا در مورد چیزای شخصیت باهاشون صحبت میکنی یا درد دل میکنی که بخوان اظهار نظر کنن. حتما حرفی در این مورد زدین که در جواب اینا رو گفته. یهویی بی مقدمه که نمیاد این جمله ها رو بگه
آخه از کی جاری خوب بوده ؟؟؟میشینی باهاش حرف میزنی؟؟ از من بهت تصیحت با دشمنت دردودل کن با جاری نه
یا خره
یا خودشو زده ب خریت
از خر هم انتظار فهم و شعور نداشته باش گلم
خدا ان شاالله یه دوقلو (دختر و پسر)دسته گل سالم و صالح بهت بده
فقط صبر داشته باش
خودش بچه داره؟
واه
میگفتی میدونی دل شکستن بدتر از چیزی رو ب زور از خداخواستنه ؟؟
همه ما تو این دنیا اومدیم تلاش کنیم برا زندگی هست وقت چیزی به زور نمیخوایم فقط نمیخوایم بعدا پشیمون بشیم که تلاش نکردیم
شاید میخواسته دلداری بده و بگه خودتو اذیت نکنی.. ولی به شکل بدی بیانش کرده. حس بد نگرفتم از حرفش بیشتر حس کردم داره راهنماییت میکنه.
وا چ بیشعوریه....خب شما چرا اصلا جلو همچچین نفهمی حرف مادرشدن میزنی.....شمام ی بار بگو تاوان دل شکستن خیلی سنگینه منتظر چوب خدا باشن اونایی که دل میشکنن که بی صداست ولی بدونن از کجا خوردن .دهن گشادشو میبنده میشینه سرجاش بی تربیت ولی بازم میگم مقصر اصلی خودتی نقطه ضعف دادی دستش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
