بعلهههههه....آقا نشستن قشنگ مشروب خوری کردن و عکساشون هس...بجهنم ک اون همه قسم و آیه و مدیونی و ب ت.خ.مش گرفته بود.
.......تو اساس فهمیدم درسته چهارشنبه راه افتاد و گفت رسیدم ولی تو اس ب خواهرش جمعه گفته بود ک تو راهم و دارم میام پیشتون......یعنی جمعه رسیده شهرشون.....اون دو روز و معلوم نیس کدوم گوری بود و چیکار میکرد.....
تف دارم می‌سوزم و عصبانیم از دست خودم!!!
چون موقع راه افتادنش چقدر قربون صدقش رفتم و صدقه انداختم جلوش...براش میوه و چایی و کیک گذاشتم ک بخوره...بغلش کردم و گفتم مراقب خودت باش خوش بگذره عشقم حتی براش قهوه دم کردم و خورد ک پشت فرمون خسته نباشه........
تف ب بی لیاقتیش........
لایک
خب همین؟
یعنی تو اصلا بهش زنگ نزدی چند روزه.خونه مامانش باید تماس میگرفتی همون فرداش بپرسی رسید یا نه
چرا همسراتونو تنها میفرستین؟ نکنین این کارو
حانوما میشه بگین یکی ک مشروب میخوره حالش چ جوری میشه . یعنی فقط دنبال س کسه ؟😢 استارتر واقعا ببخشید منظورم همسره شما نیس
چرا به خانوادش زنگ نزدی بگی شوهرت کجاست .شوهرت ج نداد زنگ میزدی به اونا؟..بچه هم داری؟
خوب چی شد آخرش
الان ک چند روز گذشته هنوز ب روش نیاوردم....فقط باهاش سنگینم......اونم خودشو سعی میکنم نزدیک کنه....مثلازنگ میزنم و خوب صحبت میکنه درصورتی ک من سرد جواب میدم....امشبم آمد خودش سلام کردو و سر صحبت و خنده رو باز کرد.....
طبق معمول می‌دونم از سر عذاب وجدانشه ک بخوره تو سرش....
میخوام ب روش بیارم دیگ برا من مهم نیست فقط میخوام بفهمه ک چقدر بیلیاقت و زبونش کوتاه شه.....
من همیشه زبونم درازه ولی این دفعه یه کلمه و جمله هم تو ذهنم نیس....شما بگین چی بهش بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
