منم تو اینطور مواقعی تو زندگیم داشتم تداخل چنتا موضوع مهم ب خودم گفتم چرا حرص چیزی رو بخورم ک هنوز اتفاق نیافته گفتم ب خدا میسپارم ک چطوره اوضاع رو درس کنه وقتی بهش اعتماد کردم اوضاع عوض شد ب بهترین نحوی ک می تونست اتفاق افتاد...بخدا اعتماد کنید
كارمم يطوريه خودم بايد تو جلسه باشم نميتونم كسي رو جايگزين كنم😭
كاش ميشد تو فضاي مجازي ادمها رو بغل كرد يا حداقل كنار هم گريه كرد
ببین کارایی که خودم میکنمو بهت میگم شاید برای توام کاربرد داشته باشه من بیمار نوشتن هستم یعنی چی؟یعنی هرچی بخوام انجام بدم یا برنامه انجام دادنشو داشته باشم مینویسمش انتخابام هم جز همین دست نوشتها هستن مینویسم همرو نقاط قوت و ضعفشون رو براورد میکنم تو کمترین زمان ممکن به جواب میرسم(اینکارو جلوگیری از اشفتگی ذهنیم انجام میدم)
توام انجام بده خواستهاتو بشناس اونایی که ارزش دارنو نگهدار اونایی که ارز ندارن رو دور بریز شکم نکن
کارایی که دوست داریو انجام بده مثلا من دوست دارم گاهی مردمو کمک کنم پس صبحای هرروز منو اینجا میبینی که کامنت میذارم که کمک کنم یا بخندم
هرکاری که اذیتم کنه یا حس کنم قراره اذیتم کنه بلافاصله پروندشو میبندم ولو اون پرونده پرونده یک انسان باشه
با نوشتن خیلی راحت میشه تصمیم گرفت کاغذ باطله قیمتی نداره بخر افکارتو بنویس سبک بشی بعد ببین چقد چیزای بیخود توی ذهنته و باید دور ریخته بشه
پس نتیجه این شد: بنویس همه چیزو نذار ذهنت شلوغ بشه
که فرصت حس خوبو ازت میگیرن این شلوغیا
شکلات صبحانه هم میتونی از اسنپ فود بگیری😊
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
