بچه ها من 4 ماهه ازدواج کردم
شوهرم از ماه سوم گیر داده که مامانت اینا و خونواده خودشو دعوت کن بیا
من واقعا امادگی غذا پختن و رسیدگی به مهمونو الان ندارم و شدید مخالفم
اخه خونه مادرش بزور شام رامون میده بعد من هنوز سه ماه نشده اونو دعوت کنم که چی؟
بعد حالا تازه چند هفتس رفتم سر کار که اصلا نمیتونم مهمونی بدم باز اومده اینو میگه
تو هیشکیو راه نمیدیو من دوس دارم برن و بیان
گفتم تو خیلی چیزا دوس داری ازین خبرا نیست
نظر شما چیه من اصلا نمیخوام عادتش بدم بشدت قد و یدندست فکر میکنه هرچی میگه باید بگی چشم بخصوصم که خانوادش براش اولویتن!!
چند شب پیشم پیتزا پخت واس داداشش برد که دعوا شدید شد اما کار خودشو کرد