خیلی تلاش کردم برای زندگیم اما شوهرم هیچ وقت ندید همش میگه هیچ کاری نکردی همش بدی های من و خانوادمو میگه اما بدی های خانوادش نمیبینه که زندگیمونو داغون کردن
تو این مدت یه بار اعتراض نکردم به بارم بد خانوادش نگفتم اما تا خانوادشو میبینه از این رو به رو میشه تا وقتی تنهاییم آرومه همه چی .الان خانوادشن میخاناز کربلا بیان عین مرغ سرکندس دعوا داد و بیداد بعدشم میگه بیا جدا شیم
خیلی حیفم میاد برای خودم چقدر نمک نشناسه