2777
2789
عنوان

ادامه تاپیک شب سالگردمون....

440 بازدید | 37 پست

ببخشید از دوستانی که اومدن من رفته بودم 

اخه یهو یه کاری پیش اومد مجبور شدم برم چون الان تو سفریم داشتیم جا می انداختیم 

هستید باهاتون درد دل کنم؟ 

امشب شب سالگردمون بود کلی دعوامون شد 

خیلی دلم گرفته

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

رفتیم بیرون کیک بخریم ببخریم خونه با مامانم اینا به مناسب سالگرد دور هم باشیم


اونجا کافه هم داشت نشستیم چایی خوردیم


من خواستم سلفی بگیرم گفت بیا من ازت عکس بگیرم


یه چند تا عکس گرفت از من


گفتم حالا گوشیتو بده منم از تو بگیرم


بلند شدم واسادم تو کافه ازش عکس بگیرم


داشتم دوربین رو تنظیم می کردم نور و این چیزا رو گفت عکس معمولی بگیرم


گفتم باشه و داشتم نور ها رو تنظیم می گردم یکم طول کشید


تو ذهنم بود که وقتی ۱۰ ملیون پول گوشی می دی و انقدر اپشن داره برای دوربین چرا عکس معمولی بگیرم


یه خانواده اومدن می خواستن رد بشن یکم صبر کردن بعد از پشت من رد شدن


شوهرمم گفت بگیر دبگه ضایع اس اینطوری واسادی عوس میگیری و روشو از دوربین برگردون


منم چند تا عکس گرفتم که همش ژستاش پشت به دوربین و دستش جلو صورتش بود


گفتم این چه قیافه ایه گفت این همه مدت ۳ تا عکس گرفتی


گفتم داشتم نورشو تنظیم می کردم


چرا میگی ضایع اس چی ضایع اس؟


گفت مردم معطل شده بودن گفتم دو متر فاصله اس اینجا از پش من می رفتم


گفت باشه باشه بابا اصلا گوه خوردم بحث نکن


یه جوری که انگار توهم بحث و دعوا داره


منم گفتم اخه اصلا چیز ضایعی نبود


گفت باشه بابا باشه


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز