2777
2789

من با خانواده شوهرم یک ساله به مشکل خوردم سر یه جریانی مادرشوهرو خواهرشوهرو برادر شوهرم اومدن خونم داد و بیداد و دعوا در حالی که من با پسر یک سالم تنها بودیم و همسرم مسافرت بود.منم به پدرم و خواهرم خبر دادم اومدن خداشاهده هرچی خواهروپدرم با اینا آروم حرف میزدن اینا فقط دادوهوار میکردن.جریانش مفصله که سر چی اینجوری شد

خلاصه منم جواب همه حرفاشونو عین خودشون میدادم ولی پدرم و خواهرم فقط میخواستن آروممون کنن خیلی با احترام.

بعد این جریان یه چندماه بعدش یه مراسمی داشتن که دعوت کردن منو همسرم رفتیم ولی پدرمادرم نیومدن پدرم گفت خیلی بهت بی احترامی کردن من به خاطر زندگی تو و به خاطر شوهرت جوابشونو ندادم ولی تو مراسمشون نمیام.بعدشم عید شد و اونا خونه پدرم نیومدن پدر منم بزرگتر بود و نرفت چون هرکی عید خونش نیاد اینم نمی ره.ببخشید طولانی شد خواستم پیش زمینه رو بدونید تا راهنماییم کنید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا الان مادر شوهرم مریض شده حالشم بد بود منو همسرم رفتیم عیادت یک ساعت.من دیگه نرفتم ولی همسرم چندبار رفت

حالا من موندم مادرم اینا برن عیادتش یا نه؟مادرم اینا میگن ما وظیفه داریم بریم چون اوایل که خوب بودیم باهم اونا واسه مریضی پدرمادرم همشون اومدن

من از این میترسم برخوردشون سرد باشه و مادرم با شصت سال سن کوچیک بشه دلم میشکنه

بذار برن.اگه برخوردی کنن شخصیت خودشونو نشون دادن.بعدشم پدرو مادرت میتونن تصمیم بگیرن که رفت و امد اد ...

پدر مادر من میگن اصلا اتفاق خاصی نیفتاده

ولی خانواده همسرم جوری برخورد میکنن انگار برا همیشه بریدن

ضمنا من این جریانو خیلی خلاصه کردم خیلی کشمکش داشتیم تا چندماه بعد این جریان با همسرم مشکل داشتم و خانوادم میدونن

 حرمت خانوادت و خوت بردي زير سوال كه وسط دعوا زنگ زدي بيان

وسط دعوا حلوا خيرات نميكنن كه حرف بد و فحش و ... ميدن

پدر و مادر من باشن ميان عيادت تا ديگه گله گذاري نباشهاما در مورد والدن شما خودشون بايد تصميم بگيرن

پدر مادر من میگن اصلا اتفاق خاصی نیفتاده ولی خانواده همسرم جوری برخورد میکنن انگار برا همیشه بریدن ...

منم خانواده همسرم به خانوادم بی احترامی کردن و من رابطشونو قط کردم.خانوادم اومدن خونم مادرشوهرم دعوت کرد گفتم مامانم اینا خونه شما نمیان و تمام.اونارم دعوت نمیکنم.چندبار گفتن بیایم خونتون.گفتم نه.پدرومادرمو که از سر راه نیاوردم هر بی اصل و نسبی ناراحتشون کنه.برامم مهم نیس چه مزخرفاتی میگن.

من همین یه دونه ام!
 حرمت خانوادت و خوت بردي زير سوال كه وسط دعوا زنگ زدي بيان وسط دعوا حلوا خيرات نميكنن كه حرف ب ...

عزیزم من با بچه کوچیک تنها بودم و بشدت ترسیدم

خواستم از خونه برم بیرون که دعوا تموم شه مادر شوهرم گفت نمی ذارم بچه رو ببری

منم خانواده همسرم به خانوادم بی احترامی کردن و من رابطشونو قط کردم.خانوادم اومدن خونم مادرشوهرم دعوت ...

منم از این میسوزم که خواهرشوهرکوچیکم بعد دعوا بهم پیام داد و به پدرم بی احترامی کرد

منم خانواده همسرم به خانوادم بی احترامی کردن و من رابطشونو قط کردم.خانوادم اومدن خونم مادرشوهرم دعوت ...

همسرت ناراحت نشد؟همسر من خیلی ناراحته و دوس داره همه چیز مثل قبل خوب بشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز