2777
2789
عنوان

ترو خدا بیاید کمک

170 بازدید | 18 پست

اعصابم نمیده دیگه دختره دو سال که شد به هزار بد بختی سه ماه طول کشید از شیر گرفتم بعد الان که آون یکی بچم بدنیا اومده باز اومده همش شیر میخوره حالم بهم میخوره اعصابم میریزه بهم. دختر 4ساله کنده نمیشه ازم تا میام به پسرم شیر بودم اینم میاد آویزون میشه.بهشم که میرم مامان جان تو دیگه بزرگ شدی قهر میکنه میره انور یا گریه میکنه.نمیدونم دیگه چکار کنم

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

عزیزم بذار گریه کنه قاطع بهش بگو نمیشه دو یه روز گریه میکنه اخر ببینه اهمیت نمیدی دست میکشه.بهش بگو تو بخوری داداشی مریض میشه یا سیر نمیشه بزرگ نمیشه .ولی دست رو دلت بذار دو زوز گریه هاشو تحمل کن

حسودی میکنه  مثلا میتونی واسش چیز جدید بگیری بگی فقط واسه توعه و بگی شیر بدمزه واسه نی نی.دقیقا سن حسادته ولی سریع قانع میشن تو این سن بیشتر بهش توجه کنین تا دورو برت نباشه

نمیدونم.احساس میکنم دارم.چطور

از لحن کلمات شما معلومه یکمی افسردگی رو داری و انگار دخترت کلافت کرده 

اگر دخترت به قصه علاقه داره یه داستان درباره اینکه بچه ها تا چه سنی شیر میخورن و بعدش چرا نباید بخورن بساز و براش تعریف کن ،قصه ها خیلیییی توی روحیات بچه ها اثر داره 

شاید یه دلیل دیگش اینه که از شما کمبود محبت دیده چون قطعا پسرتون الان کانون توجه شده اون با این رفتار میخواد عین داداشش بیاد توی اغوشت و محبت ازت بگیره

میخواهم بهترین باشم 🙌

یچیز براش بخر باهاش حرف بزن بگو داداش مریض میشه یاتو بخوری مریض میشی یواشکی پسرتو ببر اتاق شسر بده نمیشه؟سنه حسادتشه بیشتر حساسش نکن

کاش هیچ وقت آدمی که سهممون نیست،مِهرش به دلمون نیوفته .دلم واسه جوونیام تنگ شده همون روزایی ک دارن میرن و هیچ وقت نیومدن .... :)      
عزیزم بذار گریه کنه قاطع بهش بگو نمیشه دو یه روز گریه میکنه اخر ببینه اهمیت نمیدی دست میکشه.بهش بگو ...

😐😐شاید بچه حس حسادت و کمود محبت داره که اینجوری رفتار میکنه اگر این کمبود محبت رفع نشه توی بزرگسالی بچه به مشکلات شدید عاطفی میخوره 

این چه حرفیه میزنید اخه

میخواهم بهترین باشم 🙌
حسودی میکنه  مثلا میتونی واسش چیز جدید بگیری بگی فقط واسه توعه و بگی شیر بدمزه واسه نی نی.دقیقا ...

اتفاقا انقد حسوده که نگه هیچ کدوم از اسباب بازی هاشو که نمیده به این یکی حتی نمیزاره نزدیک شه.یه سره میپرسه آزمون که بنیامین دوست نداری بگیرم نه ذوق میکنه

از لحن کلمات شما معلومه یکمی افسردگی رو داری و انگار دخترت کلافت کرده  اگر دخترت به قصه علاقه ...

واقعا عالی گفتی همچنین توصیف کردی که انگار واقعا تو زندگیمی شما.  جدیدا ادای بچه های خیلی کوچولو در میاره همش ددد میکنه. منم که دیگه یه ذره هم اعصاب ندارم همیشه کلافم

واقعا عالی گفتی همچنین توصیف کردی که انگار واقعا تو زندگیمی شما.  جدیدا ادای بچه های خیلی کوچول ...

پس زدنش به اینصورت کار اشتباهیه رفتارش کاملا طبیعی و مقتضی سنشه و خیلی هم حساسه هر رفتار اشتباهی میتونه تمام معادلات ذهنیش رو بهم‌بریزه. حتی اگه شده به بچت شیرخشک بده و از شیر بگیرش ولی دخترت رو پس نزن اون الان با هیچ چیز قانع نمیشه چون فقط بغل تورو میخواد دلش نمیخواد تو و بچه کوچولوتون رو تنها بزاره حس میکنه باخته

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.

شما بچه رو حساس کردین نوزاد که فعلا متوجه نمیشه تمامه توجهتونو به اون یکی داشته باشین بچه ها تو این سن خیلی حساسن.. کم کم حساسیتش کم میشه اگه واسش مسولیت درست کنی مثلا بگی بهم کمک کن نی نی رو عوض کنم بره پوشکش یا وسایلاشو بیاره یا با دخترت برین خرید و به سلیقه دخترت واسه بچه یه چیزی بگیرین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز