2777
2789
عنوان

در نا امیدی بسی امید است..

638 بازدید | 18 پست

داستان واقعی که در پاکستان اتفاق افتاده است !


دکتر ایشان ، پزشک و جراح مشهور پاکستانی ، روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت و تکریم او بخاطر دستاوردهای پزشکی اش برگزار می شد ، با عجله به فرودگاه رفت .


بعد از پرواز ، ناگهان اعلان کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه ، که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده ، مجبوریم فروداضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم ...


بعد از فرود هواپیما ، دکتر بلافاصله به دفتر استعلامات فرودگاه رفت و خطاب به آنها گفت :

من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه ، برای من برابر با جان خیلی انسانهاست و شما می خواهید من 16 ساعت ، تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم ؟


یکی از کارکنان گفت :

جناب دکتر ، اگر خیلی عجله دارید می تونید یک ماشین دربست بگیرید تا مقصد شما ، سه ساعت بیشتر نمانده است ...


دکتر ایشان ، با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد که ناگهان در وسط راه ، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد بطوریکه ادامه دادن برایش مقدورنبود ...


ساعتی رفت تا اینکه احساس کرد دیگه راه را گم کرده است ...


خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی براهش ادامه داد ...


که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد ...


کنار اون کلبه توقف کرد و در را زد ، صدای پیرزنی را شنید :

- بفرما داخل ، هر که هستی در بازه ...


دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند . پیرزن خنده ای کرد و گفت :

کدام تلفن فرزندم ؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ... ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری ...


دکتر از پیرزن تشکر کرد و مشغول خوردن شد ، درحالیکه پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود ... که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود ، که هر از گاهی بین نمازهایش ، او را تکان می داد .

پیرزن مدتی طولانی به نماز و دعا مشغول بود . بعد از اتمام نماز و دعا ، دکتر رو به او کرد و گفت :

بخدا من شرمنده این لطف و کرم واخلاق نیکوی تو شدم ، امیدوارم که دعاهایت مستجاب شود.


پیرزن گفت :

شما رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش میهمان نوازیتان را کرده است .

من همه دعاهایم قبول شده ، بجز یک دعا ...


دکتر ایشان می پرسد :

چه دعایی ؟


پیرزن می گوید :

این طفل معصومی که جلو چشم شماست ، نوه من هست که نه پدر داره و نه مادر ، به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا ، ازعلاج آن عاجز هستند ...

به من گفته اند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر ایشان هست که او قادر به علاجش هست ، ... ولی هم او خیلی از ما دور هست و دسترسی به او مشکل هست و من هم نمیتوانم این بچه را پیش او ببرم ... و هم می گویند هزینه عمل جراحی او خیلی گران است و من از پس آن برنمی آیم ... می ترسم این طفل بیچاره و مسکین ، خوار و گرفتار شود ... پس از خدا خواسته ام که چاره ای برای این مشکل جلویم بگذارد و کارم را آسان کند !


دکتر ایشان در حالیکه گریه می کرد ، گفت :

به والله که دعای تو ، هواپیماها را از کار انداخت و باعث زدن صاعقه ها شد و آسمان را به باریدن وا داشت ... تا اینکه من دکتر را بسوی تو بکشاند .

من بخدا هرگز باورنداشتم که الله عزوجل با یک دعا ، این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا می کند و بسوی آنها روانه می کند .


**


وقتی که دستها ، از همه اسبابها کوتاه می شود و امید ، حتی در تاریکی ها همچنان ادامه دارد ، فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا می ماند و راه ها از جایی که هیچ انتظارش را ندارید ، باز می شود .


هر جایی که امید ادامه دارد ، تمام کائنات در راستای خواسته ی او تلاش می کنند .

این داستان 👆 ارزش خوندن داشت


خدا فقط سه پاسخ دارد:

١- چشم....

٢- یه کم صبر کن....

٣- پيشنهاد بهتري برايت دارم....


همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو...

شاید خداست که در آغوشش می فشاردت

برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن!


صبر اوج احترام به حکمت خداست . .

سلام

شب خوبی داشته باشید

💕🌹🌺💕🌹🌺💕🌹🌺💕

اوف 

اشک از چشام جاری شد 😭

 دختررویاها نگو بلا بگو 😼_خوشگله خوشگلا بگو 😺_موی بلند 😸 فِیس قشنگ😻_ابرو کمون 😎_چشمون درشت 😀دامن کوتاه آخ آخ آخ 😍😘 نه فرفری نه موی لخت ،فقط موهای موج دار دختررویاها خوچله 👱😇😄   👑 آی ام آفرودیت محلتون 👑😹😻😻   و همچنان زندگی یعنی 💄افرودیت _افرودیت یعنی زندگی 💄،این دو کلمه در هم تنیده اند 👠   😍   من یعنی لباس های تور توریه کوتاه ب رنگ های قرمز و سفید و صورتی جییییغ😍😍👄 یعنی ی کیف جیگولی پر ازماتیک های خوشرنگ💄👒یعنی لاک های خوش رنگ و مخملی 💅💞                                                    آی اَم خودمو خیلییییییییییییی دوووووووس آی لاو یو خودم .👒💍ابراز علاقه مردان دهه پنجاهی به معشوقشون :شده ام بُت پرسته تو قسم به چشمون مَست تو😚. ابراز علاقه مردان دهه شصتی به معشوقشون:دنیا دیگه مثل تو نداره نداره و نه میتونه بیاره😍.ابراز علاقه مردان دهه هفتادی به معشوقشون: دوسِت دارم کصافط ،لعنت به اون قیافت 😐 ابراز علاقه مردان دهه هشتادی به رِلِشون😂: بووووووووووووق 🤕..هنوز از گودزیلاهای دهه نودی اطلاعاتی در دست  ندارم😳  شعاره من :هستی باش نباشی هستن_تازه بودی ام بودن 😂😂    درضمن به کسی مربوط نه بوداهه که من بااقایون تبادل نظر میکنم 😁😊  بخودم مربوط بوداهه. همه چیزو جنسیتی نکنین_مریض شدم دیگه از دستتون.😐            درمورد زندگی شخصیمم نپرسین اگه بخوام خودم تاپیک میزنم میگم .دیگه توبه کردم.فکرم نکنین که شما همه مریم مقدسین و من جنیفر لوپز😁 این و خدا داندو بس 😊😍 اره من   حیا رو  خوردم ابرو رو هم تُف کردم رو صورت دشمنام 😬😏  دخترای شوخ وقتی جدی میشن یعنی واویلاست😂من همون آدم خیلییی خوبی ام ک هیچکس نمیتونه تصور کنه  ک چقدررربدم👱 آی اَم بی اعصابه مهربون.بستگی داره تو کدومشو انتخاب کنی 😏😁هر کی به امضام گیر بده یعنی فضوله 😂😂😹😹✋

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

فدای شما😍

خدانکنه...گلم شما دستی شدی از جانب خدا برای من...چون حالم خیلی خوش نبود مخصوصا که نزدیک پربودمم هست حالت ناامیدی و..دارم تو نت سرچ میکردم درمورد معحزه...این تاپیکتو که زدی فهمیدم خدا میخواد به واسطه تو چیزی بما بگه😍😍😍😍

خدا جونم اسمت چه برکتی داره🤩

با این داستان قلبم بیشتر درد گرفت که من وقتی به خودش و امامش تدکل کردم تو این دوسه سال چرا جوابمو نداد چرا امیدوارم کرد بعد منو زمین زد .روزی صدبار میگفتم بزار خودم یه کاری بکنم بهش بگم ولی نگفتم گفتم خدا خوشش نمیاد از دوستی با نامحرم همش سعی کردم از راه حلال باهاش حرف بزنم ولی بد جور زمینم زد بخدا خسته م 44 روزه کارم هرشب گریه ست این چیه چرا اخه بهم گفت توکل کن چرا بهم گفت اعتماد کن برو تاپیک اخرمو بخون ببین چطوری با خدا حرف زدم و دست اخر بهش توکل کردم 

درحال ساختن یه زندگی جدید...
فدای شما😍

زیبابود ففلا که داره صاعقه هارو بمن میزنه من الان حالت خنثی دارم 

تا میام بخندم میزنه پس کله ام

خدایا شکرت خدایا مرسی که هستی خیلی دوست دارم برای سلامتی و ظهور صاحب الزمان یه صلوات 
زیبابود ففلا که داره صاعقه هارو بمن میزنه من الان حالت خنثی دارم  تا میام بخندم میزنه پس کله ا ...

معمولا همه  یه دوره ای تو زندگیشون این حالتو تجربه میکنن. توکل کن به خودش

این نیز بگذرد.. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز