من هر دو رو تو یه اتفاق تجربه کردم؛
این قضیه، مربوط به سالها پیشه؛
چند تا خانواده بودیم، رفتیم مشهد
یه مینی بوس دربست گرفتیم رفتیم و زیارتمونو کردیم و تو راه برگشت، از شهر زیبای گرگان باید عبور میکردیم.
حدودای عصر بود که رسیدیم نزدیک گرگان، تصمیمی اتخاذ کردیم مبنی بر اینکه عصرونه رو تو یکی از پارکای شهر سِرو کنیم.
تو کمربندی، یه نونوائی سیّار پیدا شد، لب جاده توقف کردیم و مردا رفتن نون بگیرن، و در این اثنا، یه ماشین باریِ سنگین، از پشت اصابت کرد بهمینی بوسمون.
و ماشین رو ازین سمت جاده، پرت کرد اونورش.
تصادف مهیبی بود، به طوری که تو شبکه ی استانی گرگان هم بهش پرداخت شد.
خواهر کوچیکم اون زمان، ۴۰ روزه بود، خدا شاهده وقتی بردنمون بیمارستان، حتی یه خراش کوچیک هم برنداشته بود، در صورتیکه از عقب مینی بوس تا جلوی مینی بوس پرت شده بود.
میخوام اینو بگم؛
واسه پروردگار متعال، هیچ چیزی غیر ممکن نیست، اگه بندگانش بهش توجه کنند.
و اگه ما خدا رو فراموش نکنیم، همیشه مارو در سایه ی الطافش نگه میداره.