بابای منم مریضه
دور از جون باباهای جمع ، سرطان داره
من اوایل که فهمیدم ، استرس و وحشت فراوونی گرفتم ، شروع کردم دعا کردن و دعا کردن و دعا کردن
الآن بابام داره پرتودرمانی میکنه و بعدش عمل ، عمل سختی هم پیش رو داره
این دعا ها ، منو از اضطراب و نگرانی دور کرده
احساس میکنم خدا داره بهمون کمک میکنه ، دلم روشنه