عزیزم منم مامانم حدود ۱۲ سال که فوت کرده بچه ی منم کوچیک بود دوسالش بود حس و حالت رو درک میکنم خوبه که خوابش رو میبینی من الان بعد اینهمه سال دلم به دیدنش تو خواب خوشه گاهی دلم میخواد تلفن و بردارم و یک دل سیر باهاش حرف بزنم اما بازم میبینم نمیشه فقط باخاطراتش دل خوشم امیدوارم خدا بدلت آرامش بده چون هیچ وقت جاشون پر نمیشه هیچوقت فراموش نمیشن و دلتنگی براشون کم نمیشه
از صبح که رفتم سرکار بعد تا خونه برسم گریه کردم
انجام وظیفه ست عزیزم کمی که آروم شدی پاکسازی رو یاد بگیر هم‌خودت و زندگیت رو پاکسازی کن هم روح مادرت رو تا زندگی جدیدش راحت و با آرامش باشه براش این کوچکترین کاریه که میتونی برای مادرت انجام بدی پس کوتاهی نکن😊⚘من برای پاکسازی تاپیک زدم کامل توضیح دادم هر زمان که دیدی حالت بهتره از اول شروع کن به خوندن تا صفحه ۱۹ و از ۲۵تا آخربعد هرجاش رو که متوجه نشدی بمرس تا مجدد برات توضیح بدم😊⚘
طفلکم دخترم میره دستمال میاره اشک هام رو پاک میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
