از اول همینجوری بود یا کم کم اخلاقش این شد
زندگي دو نفره مثل هندونه در بستست تا توش نري نميدوني چه خبره ! ولي اوايلش سخته به مرور زمان اخلاق هم دستتون مياد و سازش ميكنيد باهم
در قدم اول اصلا به فکر راضی کردن و رضایت کسی نباش. اول از همه خودتو راضی کن، شاد باش لباس زیبا بپوش، اگه جایی ازت خرابه درستش کن، به خودت برس، خودتو تحویل بگیر،وقتی اینا رو انجام بدی زندگی رو زیباتر میبینی و از خودت خوشت میاد و به همه مهربونی میدی فقط.طرفتم خودبخود مجذوبت میشه
خیلیا تو یه برهه از زندگی احساس پوچی و میکنن و میگن اونی که من میخواستم این نبود. حتی زیباترین زندگی ها همیشه اونی که فکرشو میکنی نمیشه همشه یه جای کار میلنگه ما فقط باید منصف باشیم و ببینیم طرف خوبیاش چیه دلمونو به همون خوش کنیم و همیشه بگیم میتونست بدتر از اینم باشه
اصلا باورت میشه ما یه خلوت دو نفره نداریم شنبه تا پنجشنبه سرکار پنجشنبه هم تا ساعت ۳ . ۴ پیش داداشاش جمعه هم تا ظهر خواب بعدش باز به همین منوال.بهشم که میگی عصبانی میشه.برا خودشون برنامه سفر ریختن من تازه فهمیدم.مسافرتم که میری باهاشون شوهره اصلا انگار نه انگار یه زنی هم داره کلا منو میذاره کنار.عصبیه نمیشه باهاش حرف زد صبحم دعوامون شده فحش و کشید و رفت
بايد خونتونو جدا كنيد عزيزم ! از قديم گفتن دوري و دوستي ! حتي توي يه ساختمون هم اشتباهه ! شوهرت از ديگران تاثير ميگيره و تنها راه حلش دور شدن از بقيه هست و تنهايي و دوتايي زندگي كردنتون تا بهم وقت بديد به تفاهم برسيد
به نظرت ادم نباید یه احساس نسبی داشته باشه که بتونه این کارارو کنه؟؟؟ماله من همش در حال غر زدنه که چرا پول نیست این نیست اون نیست یا همش در حال نصیحته این کارو کن اون کارو کن.نه یه تفریحی باهم داریم نه خونه خانواده من میاد.خلوت دو نفره ما شده معذرت میخام همون رابطه سکسش فقط
فقط تو اینطور نیستی همه زوج ها این مشکلات رو دارن
فقط اینو بدون گاهی دیدی وضع خرابه تو کوتاه بیا
من و شوهرم ۱۰ سال اختلاف سنی داریم اوایل جوری بود که فقط جنگ و دعوا بود جوری که من می گفتم طلاق میگیرم بعد ها فهمیدم اصلا سیاست نداشتم
اگه تازه ازدواج کردین این طبیعی یه مدت اخلاق هم دستون بیاد عادی میشه
فقط سیاست و صبر داشته باش جوری که شوهرت تو مشتت باشه
کتاب زنان ونوسی مردان مریخی رو هم از نت دانلود کن بخون یا اگه میتونی چاپیشو بخر خیلی کمک میکنه به روابط ژناشویی
نه اونا جدا میشن نه ما میتونیم چون پول پیشمون کمه.تنها راهش زن گرفتنشونه که شاید جدا شن که اونم حالا حالاها نیست اصلا بین دو راهی موندم تمام فکر و ذکرش تنهاییاش پیش اوناس.خواستم برا بچه اقدام کنم اما میترسم
