یه بار بود ما خونمو گذاشته بودیم برا فروش همش مشتری میومد منم حوصله نداشتم برم لباس عوض کنم تا اینا بیان و برن می رفتم حموم ابو باز میکردم که یعنی من حموم پاهام تا رون بود اب بازی میکردم یه بار چند تا اقا اومده بودن داداشم اشتباهی درو باز کرد ... من داشتم از خجالت اب میشد و اون اقا ها منم همچنان قبلش داشتم مثل منگلا اب بازی میکردم متوجه اینا نشدم پام زیر اب بود😑 داداشم بیچاره اب شد درو بست😂