یه مدت زیادی شوهرم کمر درد داشت، بخاطر همین اخرین جلسه مشاوره طلاق توافقی عقب افتاده بود، دیروز بعد از مدتها کمرش بهتر بود رفتیم پارک قدم بزنیم، حرف بچه شد( ما بخاطر بچه نخاستن شوهرم میخایم جده بشیم) گفت اگر میخاستم بچه دار بشم با تو ازدواج نمی کردم، انگار قلبم پاره شد با این حرفش، دیگه راهم کج کردم و برگشتم خونه،
مگه قبل از ازدواج درباره این چیزا حرف نزدین؟
شبیه خارجی ها میخواین طلاق بگیرین
من فک میکردم الان باید کلش رو میشکوندی
الان با این حرفش بهت توهین کرده یا عزت؟
متوجه نشدم حقیقتش
حالا دلت چرا میسوزہ،؟
منظورش چی بوده؟
یعنی چی؟
خب حالا چرا دلت براش سوخته
الان چرا دلت میسوزع؟
😐یعنی چی الان این حرف؟مگه تو چته؟
ینی چی ک اگه بچه میخواسنم تورو نمیگرفتم؟!
با این حرف دلت براش سوخت!؟
والا با این ک گفت، دلت باید بر خودت بسوزه قاعدتا
چرا بچه نمیخاد؟
خوب؟؟؟
بیشتر از ده ساله راجع به بچه درگیریم، دوستش دارم، دلم هم براش میسوزه ولی حرفاش مثل چاقو میره تو قلبم،
خب الان يني چي من نفهميدم🙄
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
