2777
2789
عنوان

جدا كردن جاي خواب

| مشاهده متن کامل بحث + 321 بازدید | 43 پست

من همین کارو میکردم از یکسالگیش ولی عقل رس که شد دوباره اومد پیش ما😂کلا دختر من خیلی مقاومت میکنه برا تنها خوابیدن.حتی الانم خیلی وقتا شبا بالش و پتوشو میزنه زیر بغلش میاد بغل من.کلاس سومیه

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

این اشتباهه خیلی اون بچه بعدها آسیب می بینه . من خودم چون تجربه شو داشتم واسه خودم بچه هامو ۱۸ ماهگی ...

چی میشه ینی؟

😍😌متاهل وصدالبته متعهد هرآدمی باید یه باباطاهر تو زندگیش داشته باشه ک بهش بگه  گل سرخم چرا پژمرده حالی بیا قسمت کنیم دردی ک داری بیا قسمت کنیم بیشش بمن دِه ک تو کوچک دلی طاقت نداری😍😘🤗😇  

خانما من پیش پدر مادرم عادت کرده بودم خیلی دیر منو جدا کردن حدودا کلاس اول  یا دوم بودم دیگه جدام کردن خیلی خیلی اسیب دیدم  چه شبا که از ترس زیر پتو خیس عرق میشدم ولی نمیتونستم سرمو از پتو بیارم بیرون تا صبح هنون حالت می موندم تا خوابم میبرد خیلی بد بود و چه کابوس های وحشتناکی 😔😔😔😔  تو رو خدا بچه هاتون رو زود جدا کنید قبل اینکه عادت کنن قبل اینکه بفهمن اصلا ترس و تنهایی چیه بخدا این محبت نیست ظلمه .جداشون کنید هم خودتون و همسرتون حریم شخصی دارین هم اون بچه مستقل میشه 

به نام خدا😁 مامان دوتا زلزله ☺ هم‌خیاطم هم آرایشگر😁 آشپزیمم که حرف نداره😊 خدایی خوشبحال شوهرم بهش حسودیم شد☹😁😁😁
من ۱۸ ماهگی جدا کردم هر دوتا بچه هامو و راضی بودم   چون شیر مادر میدادم ۶ ماهگی  سخت بود ه ...

اره. من شبر خودمو نميدم واسه همين نيازي به اينكه كنارش دراز بكشم يا بردارمش نيست. همون سرجاش بهش شيشه ميدم. 

راحت جدا شدن؟ خودشون ميخوابيدن يا رو پا؟ 

خانما من پیش پدر مادرم عادت کرده بودم خیلی دیر منو جدا کردن حدودا کلاس اول  یا دوم بودم دیگه جد ...

عزیزم منم همین سنا بودم جدا شدم.تازه اونم مامان بابام میگفتن بخواب پیش ما من خودم جدا شدم .ترسم نداشتم درم میبستم کیف میکردم تنهایی

عزیزم منم همین سنا بودم جدا شدم.تازه اونم مامان بابام میگفتن بخواب پیش ما من خودم جدا شدم .ترسم نداش ...

همه ی بچه ها یکی نیست شاید یه بچه روحیه حساس تری داشته باشه .  

به نام خدا😁 مامان دوتا زلزله ☺ هم‌خیاطم هم آرایشگر😁 آشپزیمم که حرف نداره😊 خدایی خوشبحال شوهرم بهش حسودیم شد☹😁😁😁
اره. من شبر خودمو نميدم واسه همين نيازي به اينكه كنارش دراز بكشم يا بردارمش نيست. همون سرجاش بهش شيش ...

خوب بود چون ۱۸ ماهه بودن یکم شرایط فرق داشت من اتاقشونو پر کردم از استیکرای کارتونایی که دوست داشتن .  عروسکاشونم توی تختشون باخودشون میذاشتم 

 شبا لالایی میگفتم یا قصه میخوندم . براشون میخوابیدن الانم البته به قصه ی شب خیلی عادت دارن با اینکه پسرم ۸ سالشه و دخترم ۳ سالشه هر شب برنامه ی قصه رو داریم تا بخوابن.😄  ولی ‌اولاش هر وقت میومدن اتاقمون من  میگفتم نه باید بری سرجات بخوابی و می بردمش باز توی تختش . 

به نام خدا😁 مامان دوتا زلزله ☺ هم‌خیاطم هم آرایشگر😁 آشپزیمم که حرف نداره😊 خدایی خوشبحال شوهرم بهش حسودیم شد☹😁😁😁
خانما من پیش پدر مادرم عادت کرده بودم خیلی دیر منو جدا کردن حدودا کلاس اول  یا دوم بودم دیگه جد ...

دقيقا دكتر هم همينو گفت. گفت بزرگ تر كه ميشن تازبكي و تنهايي و هيولا و اينا رو متوجه ميشن و خودشون اسيب ميبينن. با محبت زيادي بچه ت رو اذيت نكن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792