چند روز پيش شهرستان بوديم خونه داداشم رفتيم خريد تو راه حرفمون شد سر داداشش من بهش گفتم داداشت همسن تو بچه داره ديگه اينقد پا دو يش رو نكن شوهرم ٤٣سالشه و من هيجده سال ازش كوچيكترم اقا شروع كرد داد و بيداد كه داداشم مگه پدرت رو كشته يا مادرت رو من رواني شدم 😔گفتم من تا حالا به خانوادت بي احترامي كردم كه تو اينجور ميگي بقيه پست بعد
تو كف ني ني سايتي هاي كه از دم همه از جاري سرن موندم بعد يافتم جاري هاشون تو خيابونن 😂
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ديونه شدم گفتم فقط طلاق كشيد من رو تو ماشين و برد خيابون حرف زِد و معدرت خواهي كرد ولي من تا امشب دلم باهاش صاف نشد امشب بخشيدمش ولي ميدونم بازم تكرار ميكنه
تو كف ني ني سايتي هاي كه از دم همه از جاري سرن موندم بعد يافتم جاري هاشون تو خيابونن 😂
منم با شوهرم دعوام شد پاشد رفت معلوم نیست کدوم گوری رفته شعورش اندازه بچه ام نیستتتت بخدا خسته شدم خسته تا تقی به توقی میخوره دعوا راه میندازه مثل چی مشسمانممم از زندگی باهاش