2777
2789
عنوان

روح از بدن موقع خواب بلند میشه

1057 بازدید | 13 پست

بچه ها من حدودا 4سال پیش خونه مادربزرگم بودم سر ظهر بود هوا ابری بود برقاهم خاموش بود مادربزرگم همیشه ظهرا میخوابه من اونروز با دختر داییم نشسته بودیم صحبت میکردیم من تقریبا جلوم مبل بود اصلا به مادربزرگم که خوابیده بود دید نداشتم یه لحظه دیدم مادربزرگم بلند شد خیلی عادی منم سر دخترداییم دعوا کردم انقدر بلند حرف زدی عزیزو بیدار کردی دختردایم فقط با تعجب به من نگاه میکرد هی مادر بزرگمو صدا زدم دیدم یه حالت عجیب سرشو اورد جلو انگار دنبال صدا هست بعد رفت سمت اتاق بعد دختر داییم گفت دیوونه شدی عزیز خوابه بعد از ترسم رفتم ببینم نفس میکشه 

من اونروز صبحش قران خونده بودم نمیدونم با اینکه چند ساله گذشته ولی گاهی بهش فکرمیکنم اونزمان خیلی ترسیدم ولی الان دوست دارم دوباره بتونم ببینم یا شایدم خیالاتی شده بودم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

بله روح موقع خواب از بدن جدا میشه. برای همین میگن خواب برادر مرگه چون اگه روح راهشو گم کنه طرف دیگهدنمیتونه به زندگی برگرده. 

شما هم احتمالا چشم سومت فعال بوده که روح مادر بزرگ شما رو دیده و یا شاید هم روح نبوده و چیز دیگه ایی بوده. 

تنها زمانى “صبور”خواهى شد،که “صبر”را یک”قدرت”بدانی نه یک “ضعف”…آنچه “ویران مان” مى کند“روزگار” نیست !حوصله ی “کوچک”براى “آرزوهاى بزرگ” ماست …........................................................................دو چیز شخصیت ات را تعین می کند :صبر وقتی چیزی نداری رفتارت وقتی همه چیز داری !

اره ولی کامل جدا نمیشه تو کتاب پرواز روح توضیح داده که فقط بخشی اش جدا میشه و مثل یه ریسمانی به روح اصلی تو بدن وصله

آیا معنی کلمه سپاس را میدانید ؟ سپاس کلمه ای ایرانیست و یادگار زرتشت که همواره میگفت سه چیز را پاس دارید:پندار نیک ( پاس یک ) گفتار نیک ( پاس دو ) کردار نیک ( پاس سه)...سه پاس ؛ پاسداشت و پاسداری از سه نیک. ایرانیان با گفتن " سپاس " به یکدیگر یاداور این سه مورد مهم میشدند.

منم این حالت چند بار برام پیش اومده حالت خواب  و بیداریه انگار روحم قشنگ از پله ها هم پایین رفت رفتم خونه مامانم اینا دیدم خوابن رو سقف میرفتم همه رو میدیدم دوست داشتم بیدار شم ولی نمیتونستم خیلی عجیب بود شاید هر کی بخونه بگه خیالاته ولی اصلا اینطور نیست بعد بیدار شدنن همه چیز و همه کس همون حالتی بود که دیدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز