با سلام آقایی هستم ۲۵ ساله که در سن ۱۸ سالگی عاشق دختری بودم که از نظر ظاهری و مذهبی با خانواده من متفاوت بود مادر من بدون اطلاع من به مادرش تماس گرفتن و کلی توهین کردن و اونها بدون اینکه به من بگن با من کات کردن و دیگه جواب تلفن منو ندادن و بعد با اصرار خانواده با دختری ازدواج کردم که دختر خوبیه ولی من اصلا علاقه ایی به ایشون ندارم حدود ۶ ساله با هم ازدواج کردیم و سه ساله تو یه آپارتمان بسیار بزرگ جدا از هم می خوابیم هر چی بهش میگم دوستت ندارم دست بر دار نیست چون خانواده هامون مذهبی هستن اجازه طلاق نمیدن و حتی پدرم میگه بچه دار نشی از ارًث محرومت میکنم ولی من نمیخوام بخاطر پول بچه دار بشم چون اصلا زنمو نمیخوام بهش گفتم خونه و ماشین و پول میدم با اینکه مهریه اش ۱۴ سکه است ... ولی کارایی میکنه که منو جذب کنه ولی نمیخوام مشاوره هم رفتیم فایده نداشته بعد چند سال عشقمو به تازگی دیدم و داستان رو براش گفتم گفت تا جدا نشی حتی حرف هم باهات نمی زنم الان من موندم چیکار کنم الانم فقط بخاطر فرار کردن از اون خونه با دختری وارد رابطه شدم و میخوام خونه بگیرم و با هم زندگی کنم تو رو خدا راهنماییم کنید ممنون میشم خیلی سر در گمم ...