2777
2789
عنوان

چقدر بی پناهی و بی کسی سخته...

| مشاهده متن کامل بحث + 3756 بازدید | 68 پست
روحیت مهر طلبه قربونت برم....حمایتگر هسی و زودتر هر کسی میشکنی

خدانکنه...دلم محبت میخاد دلم حرف میخاد بارها به اطرافیامون دردامو فهموندم همونایی که برا مشکلاشون دویدم و گریه کردم اما بروی خودشون نیاوردن...خدایا اینا چرا دل ندارننن خدداااا چرا فراموش کارن..برای همین اینجا دلم میخاد ازهمه گدایی کنم چون دیگه غرورمو کسی خورد نمیکنه کسی منو نمیشناسه..چقدر سخته 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خیلیی سخته خیلییی بمیرم برای توام گریه میکنممم

خدانکنه عشق من

این دوزا تموم میشه

میشی ی ادم قوی اما روح لطیفت میمیره

من دیگ ن حسی برام مونده ن عشقی

همش میگم کاش کاش کاش

نمیدونم چی میشه اخر این زندگیا

اما روز و شب میگم هر جوری مخای و میدونی خدایا فقط تمومش کن

کدوم شهری فداتشم

خدانکنه...دلم محبت میخاد دلم حرف میخاد بارها به اطرافیامون دردامو فهموندم همونایی که برا مشکلاشون دو ...

الهی دورت بگردم...نفسم....میدونی دوسی....من ک زیر بار این ناملایمتی ها له شدم ده ساله و رفتم سمت روابط مجازی با غیر همجنس....دیدم مث ک همه مردا مشکل دارن....و اخلاقاشون تقریبا شبیه همه


خدانکنه عشق من این دوزا تموم میشه میشی ی ادم قوی اما روح لطیفت میمیره من دیگ ن حسی برام مونده ن ع ...

تهرانم...اخه چرااا مگه ماحق زندگی نداریم چراباید انقدر تاوان اشتباهمونو تو ازدواج پس بدیم و اگه طلاق بگییم باید انقدر عواقب گریبان گیرمون باشه چرا اخهههههه

افسردگی شدید مهرطلبی ضعف گریه و ناله نارضایتی 

خودت رو تغییر بده. با این اوضاع شوهرت آدم بده داستان. تغییر کن تا توجهش بهت جلب بشه. اون اینطوری دوستت نداره اگه زندگیت رو دوست داری اول تغییر کن مثبت باش شاد باش کم بهانه بگیر گریه اصلا و ابدا نکن. تلاش کن اگه نشد طلاق راه آخر. 

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.
افسردگی شدید مهرطلبی ضعف گریه و ناله نارضایتی  خودت رو تغییر بده. با این اوضاع شوهرت آدم بده د ...

خیلی میخام اما خیلی سختههه واقعاازین همه بیشعوری و بی توجهی اطرافیانم خسته شدم..مشاوری میشناسین کرج یا تهران یا شهریار یا اون نزدیکا کمکم کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792