محمود کریمی
بعضی روزهافکر میکنم بار گناهم
کاری کرده با من ک پیش تو رو سیاهم
ذرونم میسوزه از سوزش آهم
یاد گرفتاریم میفتم
یاد اون لحظه ای ک می برنم
ب یاد غسل و کفنم
یاد فشار قبرمو فریاد زدنم
یاد اون لحظه ای ک دو تا ملک سوال کنن
یاد ساکت شدنم
یاد اون شلاق هایی ک می زنن رو تنم
ک بگو الله کیه
کیه کتابت و اسم پیغمبرت بگو
کمکم کن ک نمونه جوابم توی گلوم
من قبلتو حسین
من کتابو حسین
من امامو حسین
من دینو حسین
دینم قبلم عشقم روحم زینب و حسینه