بابا این که چیزی نیست
مامان من امروز نذری داره به شوهرم گفتم منو ببر که کمکش کنم اخه دختر بزرگشم انتظار داره
گفت ظهر میام
بعد مامانم صبح زود قراره بار بذاره تا ظهر امادس نذرش
اینم لج کرده که خودت برو به منم مریوط نیس دیگه
حالم بهم میخوره از این خودخواهیاش😐😐😐😐