2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

صبرو خدا میده

خودم مقل چی از جن میترسما..👹👹😈😈👺👺ساعت دو شب داشتم کاربری جدید میساختم  به جن فکر میکردم 😱👾💀👻👽 اسمم شد جن💀😱خودمم ترسیدم پاشدم بخوابم کل بدنمو بردم زیر پتو که پاهامو نگیره😨 😨😨😨خلاصه حلالم کنید اگه یه لحظه موهای تنتون  سیخ شد از ترس و اطرافتونو نگاه کردید👻 ولی ازین به بعد پشماتونو بزنید خوب نیست یه خانوم با کمالات پشم داشته باشه..باردارا حلالم کنیدا 💖

اصلا نمیشه کنار اومد من که نتونستم 

یک دختر شجاع، یک مبارز واقعی با تعداد دفعات شکست هاش سنجیده نمی شه، بلکه با تعداد دفعاتی که دوباره شروع می کنه سنجیده می شه . من یک دختر تکواندوکارم و به تکواندوکار بودنم افتخار میکنم 💚

خیلی سخته

مادر بزرگ من به فاصله ۳سال داغ دوتا جوون دید اولی تو ۲۵سالگی شهید شد و دومی تو ۲۰سالگی تصادف کرد و پر کشید

مادربزرگ‌و پدربزرگم پیر شدن و شکستن واقعا

نمیدونم چقد دل بزرگی میتونه مادربزرگم داشته باشه که هنوزم لبخند میزنه و دور بچه ها و نوه هاشو میگیره

پزشک عمومی هستم👩‍⚕️سوالی داریداگه علمش رو داشته باشم،  پاسخگو هستم

خدا نصیب نکنه

داغ جوون سرد نمیشه که نمیشه

مگر تا کجا گرسنه ایم؟ 😔 هنگام اذان مغرب جلوی یکی از هیات های عزاداری مستقر در میدان فاطمی صفی بی سابقه و بسیار طولانی برای دریافت غذای مجانی بود که انسان راشگفت زده می کرد. هر شب چنین است. تعداد افراد ایستاده در صف را نشمردم، اما به جد می توانم بگویم که بیش از هزار نفر بودند. آنها نه تنها متکدی و کارتن خواب و مسکین به نظر نمی رسیدند، بلکه مردان و زنانی شیک و آراسته با لباس های تمیز و بعضاً با دماغ های عمل کرده و هیکل هایی ساخته و پرداخته به نیروی دمبل و هالتر و رژیم غذایی و عمل های معجزه گر جسمانی و صورتهای آرایش کرده و خلاصه با ظاهری تأثیرگذار متناسب با #فرهنگ ظاهر پرور موجود بودند و صفی چند صد متری عجیبی تشکیل داده بودند. براستی این صف با آن اعضای منتظرِ مصممِ خستگی ناپذیر مرا شگفت زده نمود، به گونه ای که نمی توانستم باور کنم که مردم در صف ایستاده انسانهایی گرسنه و نیازمندند که شب در خانه بی شام اند. یاد خاطرات چرچیل افتادم که وقتی از او پرسیدند: چگونه [جنوب] ایران را بدون مقاومت اشغال کردی، گفت: از تجربیات آشپز احمد شاه قاجار استفاده کردیم که به ما گفت: اگر مردم ایران را به صرف غذا دعوت کنید، نمی پرسند صاحب خانه ای که غذا می دهد، کیست. اگر به آنها وعده‌ ی غذا بدهید، طالب چیزی دیگر نیستند. وقتی می خواستیم وارد ایران بشویم، به بی بی سی دستور دادیم هر روز در رادیو اعلام کند متفقین می خواهند برای شما کیسه های آرد بیاورند. وقتی ما وارد ایران می شدیم، مردم همه در صف بودند برای گرفتن آرد! نتیجه اینکه این مردم اگر به مال مفت برسند، سیر هم که باشند، باز هم می خورند، یا می برند.

من ۵سال پیش برادرم تو ۴۰سالگی ناگهان فوت شد. متاسفانه هممون داغون شدیم. پدرم نتونست تحمل کنه. سال برادرم سوم پدرم بود. مادرم داغون مخصوصا با ضربه دوم. من وبرادرامم همه افسرده و ۰۰۰۰۰۰

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز