بگو دلت خیلی واسه زنه اولت تنگه من طلاق بگیرم برم خلاص شم گمشو برو همونو بگیر ای خدا چقد حرص میدن ادموووو
واقعا نمیدونم چرا اعتماد به نفس ندارید, شما ازدواج اولتون هست و اون دوم, چرا اجازه میدید این مدلی باهاتون حرف بزنه
ببخشیدا خیلی خنگی تو که ازدواج اولته باید رو سرش سوار میشدی چون اون الان تورم طلاق بده باید بره سراغ سومی که اینبار واقعا یه هرزه میدن بهش از خانواده ی درست نمیتونه زن بگیره همیشه اینارو بهش یاداوری کن سوارش شو نزار با حرفاش ازارت بده من شوهرم جلوم از یه زنه غریبه تعریف کنه تیکه تیکش میکنم چه برسه ب شما ک میشینه از زن اولش میگه خدا صبرت بده
تو دعوا اگه یبار دیگه اون زنو زد ب سرت بهش بگو اگه اولی خیلی خوب بود نگه میداشتی چرا اومدی منو بدبخت کردی خیلیم اذیتم کنی پامیشم میرم جدا میشم ازت من بار اولمه هنوز جا واسه اشتباه دارم ولی تو دیگه از جای خوب نمیتونی زن بگیری همون هرزرو بهت بدن . تو حالت عادیم خیلی ریلکس بشین مثال بزن بگو یکی از فامیلا یا اشناها طفلکی واسه بار دوم طلاق گرفت دیگه جایی بهش زن نمیدن انگشت نما شده تو ضمیرناخوداگاهش نفوذ کن بزا کم کم بره تو سرش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
