دوستان مشاوره 😭😭😭

پارسال پدرم بدون مشورت بی عقلی تمام کرد و به خاطر تعمیر  ماشینش که اوتوبوس شرکت واحد بود  رو بی خبر برد به نام یک نفر کرد که تعمیرش بکنه اون آدموفرصت طلبم ماشین رو بالا کشید ما از هیچی خبر نداشتیم و فکر میکردیم ماشین دست شرکت واحده پدرمم راستش رو نمیگفت البته خونمون رو هم سر بی عقلی چند سال پبش از دست داد یعنی فروختش و اومد کار بکنه همه رو از بین برد پدرم برای اینکه اتوبوسش پس بگیره هر روز میرفت شرکت واحد که یک روز بهمون خبر دادن سکته کرده و بردنش بیمارستان منم ازدواج کردم دوتا بچه کوچیک زیر ۵ سال دارم یک مدت پدرم خوب بود از بیمارستان مرخص شد سر این موضوع اوتوبوس با مادرم به اختلاف افتاد و مادرم دیگه نمیخواست باهاش زندگی کنه البته پدرم با این همه اشتباه خیلی بد دهن بود با بدبختب طلهاهم رو بروختم یک مقدارم مادرم پول داشت و مقداری هم شوهرم کمک کرد خونه ای خریدیم پدرم بعد سکته خوب نمیتونست راه بره و اختیار ادرار و مدفوعش هم نداشت بازم با مادرم نمیساخت البته از اولشم مادرم رو خیلی اذیت میکرد دیگه مادرم گفت از خونه ببرینش خونه برادر بزرگم من نمیتونم تحملش کنم بردنش خونه برادرم یک مدت خوب بود که چند بار دیگه سکته کرد و کلا زمین گیر شد منم به خاطر بچه هام دیر به دیر میتونستم برم دیدنش امروز فهمیدم زخم بستر بد جور گرفته از ناراحتی خوابم نمیبره همش عذاب وجدان دارم مادرمم قبولش نمیکنه چه خاکی به سرم بریزم بهزیستی چه جوریه شرایطش