عزیزم این حرفو برای بعدهات بهت میگم
دخترایی که دنبال عشق و زندگی ان در نهایت، امنیت رابطه میخوان یعنی ازدواج اما پسرها رابطه میخوان و بسته به شخصیتشون تمام استعداد شکارچی بودنشون رو بکار میگیرن تا دخترو بدست بیارن و به چیزیکه میخوان برسن...(یکی خودشو به مثبت بودن میزنه یکی خوشتیپی و خوش زبون بودنشو به رخ میکشه یکی نشون میده غیرتیه یکی نشون میده دانشمنده یکی بی محلی میکنه یکی عاشقی میکنه) همه اینا یعنی بازی با احساسات ... بازی با احساسات معنی بدی نداره اما شاید نتیجه اش برای طرف مقابل تجربه تلخی باشه جوون ها و نوجوون ها تا درگیر بازی با احساسات خودشون و دیگری نشن رفتارشون در مقابل جنس مخالف پخته نمیشه همه این چیزا باید باشه که یه آدم 38 ساله رفتار ثابتی پیداکنه ...
پسرها در بهترین حالت که دختری رو بخوان به خانواده اصرار میکنن که بیان خواستگاری که نکنه از دستش بدن
اما توی سن شما حتی بهترین حالت هم اگه اتفاق بیفته با این وضع اقتصادی مملکت که جوون نمیتونه یه منزل رهن کنه دست زنشو بگیره و سال بعد اگر بچه دار بشه بیچاره اس... حتما باید خانواده یاری کنن وگرنه خیلی طول میکشه پسری که سنش به شما بخوره بتونه تصمیم به ازدواج بگیره بنابراین دورنمای رابطه توی سن و سالی که میگذرونی رو باید بدونی و عاقل و باهوش باشی
درست رو بخون تا جاییکه اوضاع مالیت اجازه میده درس بخون...هدفت این باشه که جایگاه و شغل خوبی در آینده داسته باشی و موقعیت اجتماعیتو بالاببری.. تا هرجا میتونی بخون تا خودت رو در بین موقعیت هایی قرار بدی که آدم های بهتر و مورد اعتمادتر و آینده دار تری دورت رو گرفته باشن