2777
2789
عنوان

ادرار سوختگی شدید پای نوزاد

2191 بازدید | 11 پست

کشاله ران دختر دوماهم یکم سوخته بود و کلا بعضی وقتا اینجوری میشه و همیشه از کرم کالاندولا استفاده میکردم خوب بود ولی امروز همینجوری کرم محافظ پای بچه ایروکس رو استفاده کردم که دیدم بدجور گریه میکنه اول فکر کردم جای واکسنشه که امروز زده ولی بعد دیدم همونجایی که پماد زدم به طرز فجیعی سوخته و زخم شده،  با پنبه خیس که پاکش کردم خونی میشد کاملا... الخی بمیرم براش آخه درد واکسنم که داره امروز... دوباره کالاندولا زدم ولی فکر نکنم دیگه خیلی تاثیر داشته باشه،  شما تجربه مشابه ندارین کمکم کنین؟ 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

وازلین بزن

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد

عزیزم تخم مرغ بزن زود خوب میشه از زینک اکسید بچه فیروز برای وقت هایی که نسوخته استفاده کن و کالاندولا فقط مواقع سوختگی اینجوری تاثیرش بیشتر میشه

خدایا ممنونم بابت دو تا فرشته ای که بهم دادی 

من تا یکم قرمز می شه لوسیون های فیروز میزنم و روشو باز میزارم

شما هم بچتو باز بزار هوا بخوره زودتر خوب می شه

خداوندا التماست میکنم دیدن این لحظه ناب را به تمام مادران جشم انتظار نصیب کن. خداونداهر جه شکرت کنم کفایت نمیکند. به من حقیر لیاقت نگهداری از امانتی که بهم بخشیدی رو بده!!!! حسرت فرزند را به دل هیچ خانواده ای نزار. خدایا با تمام حقارتم در برابر عظمت بی پایانت سر تعظیم فرود میاورم و با تمام وجودم میگم شکرت شکرت شکرت

منم پسرم همین که پاش میسوزه مخصوصا وقتی دندون در میاره شدیدتر میشه سریع لختش میکنم میبرم حموم تو وان میزارمش، بعدشم تند تند چرب میکنم ،شبم زیرش زیرانداز مخصوص بیمار از داروخانه گرفتم ضدآب میندازم  بازش میزارم

شده روزی دو سه بارم بردم حموم هربار تا یکساعت نشوندم تو آب   

خدایا چنان کن سرانجام کار   /    تو خشنود باشی و ما رستگار 🤲🤲🤲🤲
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز