موندن خانه مادر شوهر در عقد

من سره همین ک مثلاشوهرم ماشینش تعمیرگاه بود موندم فقط یکبار اونم پشیمونم کردن برادرشوهرمم موند تو اتاق ۴سال ازم کوچیکتره ولی به هرحال جوونه😐با اینکه تنها نبودیم اخرش ب شوهرم گفتن چجور حساسین مادرش اینا ک‌گذاشتن بخوابه😐ادم با ادم فرق داره دخترخالم یه هفته توعقدمیخوابه خونه مادرشوهرش اونا با کلاس و روشن فکرن اخره هفته میره خونه مادرش بستگی داره خونوادش چجوری باشن

من نه ماه عقد بودم سه شب موندم تو این ۹ ماه . توام چند بار بمون خوش میگذره خخخ ولی زیاد زیاد نمون اصلا . مثلا ماهی یک شب خوبه

عروس عمه من عقد هست اینقد اونجا شب و روز میمونه به ستوه اومدن از دستش دراومده

ما راه دور بودیم. شوهرم ی شهر دیگ ما ی شهر دیگ مادرشوهرم اینا ی شهر دیگ. تعطیلاات میشد من میومدم پیش شوهرم یا شوهرم میومد دنبالم میرفتیم خونه مادرش اینا پیش همم میخابیدیم

چه ربطی به مفت خوری داره؟😶😑😐

اخی طفلییی

من همسرم میومد می موند. پدرشوهرمادرشوهرم تنها بودن و خونشونم بزرگ ولی چون شوهرم صب میرف شب میومد سختم بود, طفلیا خیلی اصرار میکردن, زنگ میزدن ب بابام ک زا عروسمون نمیاد پیش ما.

من شوهرم خونه مجردی داشت هفته ای یه شب میموندم ولی خونه مادر شوهر یه شب اونم چون مراسم داشتن دیروقت شده بود راهشون تا خونمون دور بود موندم 

تروخدانمون من چوبشو خوردم واسه خودت ارزش قاعل باش

عزیزم مرد باید عطشش رو بیشتر نشون بده! نرو بالاخره اون میاد! 😁 

من هیچ وقت خونه مامانش اینا نموندم بعد شوهرم در هفته دوبار میمومد خونمون! به بهانه های مختلف! 

گاهی هم میگفت میخوام زنمو ببینم! عه! 

اینجوری باید دنبالت باشه 

تازه من شوهرم خونه مجردی هم داشت! 

من ۲ سال و نیم عقد بودم یک شب هم نموندم نه شوهرم نه من

ولی خودت هر جور دوست داری 

من با زیاد رفتن موافق نیستم چون دم دستی میشی و زیاد صمیمی میشین و همین سرآغاز باز شدن رو هستش و مشکلات بعدی....

اما با نرفتن و کشیدن کنار هم مخالفم بلاخره قانونی و شرعی زن و شوهر و عروس خانواده هستین اگه نرین ممکنه تو خیلی کارها نادیده گرفته بشین.

من یک هفته در میون میرم چهارشنبه شب میرم جمعه ظهر برمیگردم.

هفته هایی من نمیرم اونجا همسرم میاد خونه ما ولی در کل دوران مزخرف عقد بدترین دورانه فقط 2ماه اولش شیرینه

من و شوهرم شمالی عستیم

توو دوسال عقد فقط چند شب رفتم خونشون.

شما و اطرفیانی ک دیدی , مفتخورین پس ک اینطوری معرفی میکنی.

دامادی شمالی مدام دنبال تیغ زدن از پدرزن هستن

حتی خرج خونشونو میندازن گردن پدرزنه

البته اینی که میگم راجع به همه نیستا

منظورم اینه زیادن ازین موردا

چرا ؟واضح دلیلش رو میگی؟