2777
2789

شوهرم رفته خونه مادر شوهرم با داداشش دعوا که چرا این حرفاروبه زنم زدی جاریمم کلی فهش داده که ما ای حرفارو نزدیم فکردی چشم ما دنبال تخم حروم شماست شوهرم خواسته بزنش برادر شوهرم جلوشو گرفته مادر شوهرم گفت چرا من تو اشپذخونه شنیدم که این حرفارو زدین  چیزی نگفتم ببینم چی میشه پدر شوهرمم به برادر شوهرم گفته تا اخلاقتو درست نکنی پاتو اینجا نمیزاری شوهرمم به داداششو جاریم گفته یه بار دیگه ببینم طرف زنم اومدین یا فردا دستتون به بچه من خورد بدبختتون میکنم  اینا البته خیلی از حرفاشونو به من نگفت گفت ناراحت میشی برا بچمون خودت خوب نیس ولی خیلی عصبی بود قلبش درد میکرد الانم رفته سر کار 



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792