2777
2789

من بیشتر وقتا تا ازخواب بیدارشم صبونه اماده کنم وظرفاش وبشورم شروع میکنم تمیزکاری خونه ولباس شستن وناهار وفلان وحموم و....بخدا وقتی نمیمونه معمولا اینموقع ها کارام تموم میشه که اونم خسته میشم حس بازی کردن ندارم بچمم گناه داره از طرفی دلمم براش میسوزه یا پای تبلت یا تلوزیون چکار کنم از این بیحوصلگی دربیام زیاد هم بیرون نمیریم بیشتر وقتها خونه ایم شما ها چکار میکنید

منم پسرم ۸ماهشه تا کارم تموم بشه بیام باهاش بازی کنم خوابش میاد بچه

دوست عزیز کامنت بنده در یه تاپیک صرفا برای اظهار نظر برای صاحب تاپیکه لطفا افراد دیگه رپلای نکنید.با تشکر

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

وای منم همینجوریم بایدهمه کاراروکنم بعدبشینم بابچم بازی کنم اماتازه فهمیدم اینکاراشتباهه تویه کتاب خوندم حداقل یکباردرهفته فقط نیم ساعت امامفیداختصاص بدین به بازی بابچه وتواون نیم ساعت هرکاری که اون دوسداره فقط انجام بدین خیلی تاثیرگذاره

منم مث شمام فرق من با شما اینه که من تو خونه حبسم و یه شوهر مستبد دارم و باهاش مشکل دارم حوصله ی خود ...

خب بیرون هم کجا ببرمش یه پارک درب و داغون فقط سرکوچمونه که اصن خوب نیس جاهای دورتر هم شوهرم نمیزاره

من از بچگی زیاد باهاش بازی میکردم و کتاب میخوندم 

هنوز هم که ۷ سالشه عادت داریم 

شبها قبل از خواب نیم ساعت بازی میکنیم بعضی از شبها هم کتاب میخونیم یک صفحه من می خونم یک صفحه اون 

گاهی کاردستی درست میکنیم

تخته وایت بورد داریم خونه از وسط یک خط می کشیم نصف میکنیم یکطرف اون می کشه یکطرف من 

اسم فامیل هم زیاد بازی میکنیم 

زیاد هم درباره اتفاقات روز باهم حرف میزنیم 

کار خونه همیشه هست ولی چشم بهم بزنی بچه ها بزرگ میشن 

وقتی بچه دارمیشوید اجازه میدهید بخشی از قلبتان تا ابد بیرون از سینه بتپد
خوشبحالت کاش منم مث تو بودم

کار سختی نیست 

یه کم وقت بذار حالا تمیزی خونه دیر نمیشه 

من خیلی با دخترم حرف میزنم چند روز پیش با هم رفتیم کافه من قهوه خوردم اون کیک ، درباره فانتزی هاش با من حرف میزنه ، اینقدر دنیای بچه ها قشنگه 

گاهی باهاش میشینم کارتن میبینم ، کارتن coco دیده بود تا دو روز درباره اش باهام حرف میزد 

با هم رمزی حرف میزنیم خیلی دوست داره 

بچه ها با ساده ترین کارها شاد میشن ، از ما همین تو ذهنشان میمونه

وقتی بچه دارمیشوید اجازه میدهید بخشی از قلبتان تا ابد بیرون از سینه بتپد

منم دخترم دو سالشه زمانی که ظرف میشورم صندلی میزارم اونم مثلا با من ظرف میشوره

جارو برقی میکنم میشینه روی جارو یا میدم بهش جارو کنه

جمع و جور میکنم مثلا دنبال بازی‌میکنم باهاش

هر کاری دارم سر اونم گرم میکنم هم کارام رو میکنم هم فکر میکنه دارم باهاش بازی میکنم

هر روز عصر هم میبرمش پارک شبها هم باباش باهاش بازی میکنه من کارام رو میکنم 

زیاد اذیت کنه میبرمش حمام اونجا اسباب بازی داره هم خودم دوش میگیرم هم میشورمش هم بازی میکنیم با هم

كاربري عزيز جون و عزيز بانو مال خودمه تركوندنشون الان فقط همين كاربري برام مونده 😝😝😝😝
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 16 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز