من ۳سال که عقدم شوهرم ماموریت هر یک ماه یه بار میاد شوهرم هرسری ک میومد منو میبرد خونه مادرشوهرم اما مادرشوهرم یه سری رفتارایی کرد که میگفت نیا اینجا منم دیگه نرفتم این سری به شوهرم گفتم بیا خونه ما اکثرا شام نهار اینجا بود یه دیشب بهش گفتم دلم ساندویچ میخواد با اینکه پول داشت نخرید برام منم ب روم نیاوردم امروز مامانم بهم گفت از بس این چند روز اینجا بودید خسته شدم من ناراحت شدم به مامانم گفتم این همه شوهرم براتون کار کرد(یه سری کارای جزیی برق کشی ...) این دستمزدشه...؟میگه وظیفشه🙄واقعامن از این زندگی خسته شدم اصلا نمیدونم هر سری که شوهرم میاد کجا بریم 🤔
چرا انقد طولانی عقدین
خوشبحالتون بخاطر چه چیزایی خسته میشید
۳ ساله عقدین
دیگه عروسی کنیین برین سر خونه زندگی تون
حس میکنم بین من و شوهرم با این کارای خانواده ها فاصله افتاده😔
اصلا به عروسی کردن فکر میکنید؟
عروسی کن کشش نده عقد زیادهم باعث اختلافات میشه اما انشاالله که شما باهم خوب باشید
لازم هم نیست همش وردل هم باشید که. اون بره خونشون بعد باهم برید بیرون یا نصف روز بیاد خونه شما نه که همش اونجا باشه خب خانواده ها روانی میشن
عزیزم اعتدال رو رعایت کن.خواه ناخواه وقتی عروس یا داماد خونه طرف مقابل باشن.اگه زیادبشه اذیت میشن
مثال میزنم.فرض کن تو امروز بخوای یه غذای ساده بخوری.اماوقتی عروس یاداماد خونتن مجبوری غذای خوب درست کنی
یادلت بخواد لباس راحتی بپوشی.اما نتونی.خصوصابرای خواهرا پیش داماد
یا چمیدونم بهرحال معذب تری دیگه
والا خیلی هم خوبین بعد 3 سال عقد.
ما ی سال عقد بودیم روزی 10 بار بهم می پریدیم.
عزیزم منم 4 ساله ک عقدم،از این مشکلات پیش میاد توی عقد طولانی،اگه ب خاطر چیزای مادی عروسی نمیگیرین سخت در اشتباهین، منم خیلی توقعا داشتم ولی الان حاضرم از همشون بگذرم، ان شاءالله شوهرم زود برگرده پیشم،زودی میریم خونه خودمون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
