اینکه گفتی مشکلی نیست
دختر منم بستری بود تحمل شیر نداشت
۱کم معدش رو به راه بشه میاد بیرون نگران نباش
هزیزم نکن اینکارو.
من برادرم هجده سال یش هشت ماهگی بدنیا اومد با وزن یکیلو و نهصد دکتر گفت احتمالا نمیمونه تو دستگاه گذاشته بودنش و هرروز سوراخ سوراخش میکردن
بابام عصبانی شدو گفت مرخصش کنین بااجازه خودم وگفتن نمیمونه و فلان.اوردنش خونه مامانم شیر خودشو بهش داد ماه بعد بردنش پیش همون دکتره دکتره میگفت دروغ میگین این اون بچه نیست.باشیر مادرم یکیلو ونیم اضافه شده بود یعنی یچیزی بیشتر از حد نرمال و نوزادی که داشت میمرد تو بیمارستان اورده بودنش خونه کاملا خوب خوب شدبااونهمه مشکل
عزیزدلم برای سلامتی نی نی نازت ۴۰ تا صلوات فرستادم 💟 ان‌شاءالله که هر چه زوتر مرخص شه
من طاقت عذاب کشیدن بچمو ندارم اگه بیارمش و نتونم نگهش دارم چی اگه اوردمش و بدتر شد چی..اینجوری هیجوقت نمیتونم خودمو ببخشم..از یه طرفم دارم دق میکنم ک تو دستگاهه شبا راحت میخابه گشنش نمیشه گریه ک میکنه ارومش میکنن یا نه این فکرا داره دیوونم میکنه😭
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
