خانوما من هر موقع نزدیک به خانواده شوهرم میشم از استرس دل درد ودل شوره میگیرم من همونی ام که گفتم میخام زنگ بزنم ب مادرشوهرم باهاش آشتی کنم خلاصه الان زنگ زدم جوابمو نداد وای نمیدونم چراجواب نداد گوشیش دم دستش نبوده یا عمدا جواب نداده هنوز دست و پام داره میلرزه
😐ریلکس
یە پیام براش بفرست بازم زنگ بزن آدم کە پیش قم میشه بزرگ تره همیشه
دقیقا استرسات منو یاد چند سال پیشم انداخت
حتی در خونشو هم میدیدم استرس داشتم
حتما ندیده یا سرش گرمه.. حالا انقد استرس چرا قوی باش دختر
به درکککک ولش کن
دقیقا منم سه ماه روی خودم کار کردم تا جمعه ای رفتم برا آشتی باور کن استرس شبا خواب نمی رفتم
بارالاها همه مادرشوهرا رو نیست و نابود بفرما. همگی بلند بگید آمین
من دوماه با مادرشوهرم سر حرفی قهر بودم ولی دیدم این منم دارم نابود میشم از کینه دو هفته پیش بدون اینکه بهش اطلاع بدم رفتم خونش اونم خوب بود برخوردش
دیگه گذشت و دیشب باهم حرف زدیم بهش گفتم سلامت روح و روانم مهمتر از حرفای خاله زنکیه وگرنه فک نکن من عرور ندارم یا هرحرفی رو میگذرم
اونم هیچی نگفت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
