سلام از صبح هعی این بچرو ببر دستشویی ک مبادا کار خرابی کنه رو زارو زندگیمون کمر نمونده واسم از بس خم و راست شدم😭 اون یکیم هعی گریه میکنه از دست داداشش (دوقلوان)😭😭ب شدت رو مخه صداش😭😭
ازینورم این اقا قبل خوابش میگه وای حالت تهوع دارم ابلیمو خورد خوابید ی ساعت پیش صدام زد رفتم تا خواست بجنبه بره دستشویی ریخت رو قالی😭😭😭کصافت نفهم ر*د به زندگیم ی ساعته داشتیم تمیز میکردیم کلیییییی غر زدم دعواش کردم
کلافم هووووووووف اینم شد زندگی کی این بچه ها بزرگ شن عاقل شن راحت شیم
( صرفا جهت درد دل)