دوتا مورد رو بخونید و بگید
پسری ک ۲۶ سالشه و معلم تاریخ دبیرستان هست...خونه داره و ماشین..فوق لیسانس داره و میخواد برای دکترا بخونه.. اضافه کنم ک من نمیخامش و هیچ علاقه ای ندارم بهش و فقط ی خاستگاره ک مورد تایید خانوادمه
...
پسری ک ۲۰ سالشه و دانشجوعه و کار میکنه شغلش هم حسابداری تو شرکت تابلو فرش هست با حقوق ۲ میلیون..عاشقشم و ۴ سال باهم بودیم..بابام اصلا رااضی نمیشه و خانوادشو قبول نداره و میگ ب ما نمیخورن..
دارم دیوونه میشم چیکار کنم؟پنج ماهه دارم التماس میکنم ب خانوادم اما هیچکسی راضی نمیشه..حتی دیگ حق ندارم ب بابام بگم دوسش دارم و میگ باید فراموش کنی😔
اضافه کنم ک ۱۷ سالمه
من جای خواهر کوچیکترتون بگید چ کاری درسته