سلام خیلی دیگه سخته برام نمیشه تحمل کرد ما هروقت میایم شهرستان شوهرم منو میزاره خونه مامانش یا هرکدوم از فامیلاش خودش چندین ساعت میره پیش دوستاش خیلی بده بخدا دیگه خسته شدم همش فک میکنم زودبوده براش ازدواج
مثلا دیشب چن ساعت پیش دوستاش بوده دوباره اومد باز تا5 صب پیششون بود باز الانم 4،5ساعته رفته من اصن نمیبینمش، خونه خودمونم اخرهفته هاشو با دوستاشه بنظرتون من زیادی حساسم سا اگه شماهام جای من بودید ناراحت میشدید؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
من نامزدم اینجوری بود هیچوقت هم درست نشد و مطمئن بودم درست نمیشه اخرش هم رفیقش با کلک انداختش زندان منم از فرصت استفاده کردم طلاق گرفتم واقعا برام سخت بود کاراش
ولی سعی کن با زبون خوش بهش بگی و بفهمونی که ناراحت میشی
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔