2777
2789

سلام خانوما من همه رو از قبل تایپ کردم ک معطل نشید و وقتتون گرفته نشه...

فقط قبل از هر چیز بگم اگ میخواید سرزنش یا توهین کنید خواهشا تاپیکو ترک کنید من ب اندازه کافی دلم خون هست😔

"مَن میتونَم وَ موفق میشَم"پیش بِ سویِ بهترینا:)!

کو

والدینی ک میگید دخترم باید تا قبل ۸خونه باشه    نیستی ببینی تا هشت چه میکنه این بازیکن.......‌‌....!                               😂😂😐میشه برای رسیدن ب اهداف وارزوهام ی صلوات بفرستی😢فرستادی بگو منم برات بفرستم😉پروفایل ادم اثر انگشت ادمه 😂😂😂برندار خانم 😂😂😂برندار         

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من لایک

والدینی ک میگید دخترم باید تا قبل ۸خونه باشه    نیستی ببینی تا هشت چه میکنه این بازیکن.......‌‌....!                               😂😂😐میشه برای رسیدن ب اهداف وارزوهام ی صلوات بفرستی😢فرستادی بگو منم برات بفرستم😉پروفایل ادم اثر انگشت ادمه 😂😂😂برندار خانم 😂😂😂برندار         

هعییی

فقط 2 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
قشنگ ترین روز زندگیم ۱۴شهریور ۱۴۰۰ شد؛روزی که دخترم،فرشته نازم،شاخه گل ارغوانم،نفسم،دنیا اومد  دخترم پا به دنیا گذاشت و شد همدم مامانش شد دنیای باباش  دوست دارم الینای قشنگم     

۱۳ سالم که بود از  پسری خوشم اومد ک هیچی راجبش نمیدونسم...گذشت و ما باهم دوست شدیم اون اوایل خیلی بچه بودم و هیچی از این چیزا سر در نمیاوردم همش فقط میگفتم ازش خوشم میاد و باهم صحبت میکردیم...یک سال از رابطمون میگذشت ک من خیلی بیشتر از اول عاشقش شده بودم و وابستش...علی سه سال ازم بزرگتر بود و اون اوایل اونم فقط از من خوشش اومده بود و بعد یه سال رفتاراش خیلی عوض شد و خیلی بهتر از قبل شد دیگ واسش خیلی مهم تر شده بودم و بهم بیشتر اهمیت میداد..هر سال ک میگذشت ما بهم نزدیکتر میشدیم و همه چیمون باهم شد و عشقمون روز ب روز بیشتر شد...علیو تشویقش کردم درسشو ادامه بده و بره دانشگاه..کار پیدا کرد و مشغول ب کار شد و پول پس انداز کرد...منم رفتم بخاطرش آرایشگاه و مدرک گرفتم و ادامه دادم..همه ی ایندمونو باهم میدیدیم و رابطمون دیگ با سال اولش بی نهایت فرق میکرد..دیگ ن من بهار قبلی بودم ن اون علیه قبلی..نمیتونم بیشتر از این درباره رابطمون بگم چون الانم دارم با گریه مینویسم و حالم بدجوری خرابه و واقعا نابودم..علی مهربونه و خوش اخلاق و حرف گوش کن و بی نهایت احساساتی دقیقا اخلاقاش همونه ک من میخاستم و میخام و از ی خانواده متوسط روبه پایین هست و من از ی خانواده ای با سطح خیلی بالاتر..وقتی علی کار پیدا کرد و مقداری پول پس انداز کرد و اومد خاستگاری بابام وقتی فهمید غوغا به پا کرد...گفت من با این همه آبرو دختر ب کسی نمیدم ک ن خانواده درست و حسابی داره ن شغل بدرد بخوری و ن سربازی رفته😔میدونم ک پدرم حق داره مخالفت کنه و بگه ن چون هرکی جای بابام بود نظرش همین بود..خانواده علیو همه میگن باباش اخلاق نداره و خوب نیسن و...اما من چهارساله هیچ بدی از خود علی ندیدم..

علی بارها رفت با بابام حرف زد و بابام بی نهایت حرف بارش کرد و همش دست رد بهش زد..

گوشیو از من گرفت و دیگ هیج اعتمادی نسبت بهم نداره.. و اینم گوشی مامانمه ک اومدم باهاش سایت

از عید تاحالا همش خونمون جنگ و دعواس...مامان بابام غصمو میخورن و من نمیتونم علیو فراموشش کنم و چهارساله هر کجا ک بگید باهم خاطره ساختیم

"مَن میتونَم وَ موفق میشَم"پیش بِ سویِ بهترینا:)!

بفرما عزیزم

 اگر با نظرات من تو سایت مشکل داری 👈 عزیزم مشکل گشا ابلفضل🫂.                                             .خیانت فقط جنسی نیست . خیانت ذاتا طیفی است از هر رفتاری ،به ترتیبی که در آن لحظه کاری کنی که اگر همسر یا عشقت شاهدت  بود نمیکردی✋️🤍                                     .           ندونسته دلمو به غریبه سپردم ❤اون غریبه رو ساده شمردم ،گول چشم سیاهشو خوردم👁رفت از این شهر ،که دلم رو به خون بکشونه ،جون من رو به لب برسونه،جای دیگه آتیش بسوزونه🔥ندونستم یه غریبه ،هرچی باشه یه "غریبه" است...

اونایی ک عاشق شدن خیلی خوب حالمو میفهمن و نیازی نیس من واسشون توضیح بدم الان تو چ وضعیتی هستم..

حدود ی هفته پیش رفتیم عروسی دختر خالم...روز بعد از عروسی دختر خالم گف برادر شوهرم دیشب تو عروسیم تورو دیده و خوشش اومده و میخواد بیاد خاستگاری...پسره معلمه تاریخ دبیرستانه..خونه داره و ماشین ۲۶ سالشه..خانوادم ب شدت راضین و بابام گف اگ بهار قبول کنه من حرفی ندارم..این قضیه ک پیش اومد بهشون گفتم من علیو دوس دارم و نمیتونم فراموشش کنم...وای باز غوغا کر بابام انقد بحث و داد...خیلی عصبی شد و داشت سکته میکرد😔

"مَن میتونَم وَ موفق میشَم"پیش بِ سویِ بهترینا:)!

من چیکار کنم؟دارم دیوونه میشم خانواده اصرار دارن پسره بیاد و من ببینمش و من گفتم بهشون بگه من قصد ازدواج ندارم

از ی طرفم علیو دلم براش کبابه اون چ گناهی داره ک خانوادش خوب نیسن؟

توروقران یکی بهم بگه چکنم؟

با بابایی ک هیچ جوره ب این ازدواج راضی نمیشه...با دلم ک گیره علیه😔

"مَن میتونَم وَ موفق میشَم"پیش بِ سویِ بهترینا:)!

ینی الان ۱۹ سالته؟

خوب خیلی کوچیکی

بذار بره سربازی

خیلی مهمه بخدا

پروانه کسبم نمیدن بهش

اخرش که مجبوره بره

بذار الان بره

من به دوستی مجازی اعتقادی ندارم! و در این فضا با احترام به همه عزیزان، با توجه به تجربه ام ،هیچ درخواست دوستی را نمی پذیرم🙏🏻
من چیکار کنم؟دارم دیوونه میشم خانواده اصرار دارن پسره بیاد و من ببینمش و من گفتم بهشون بگه من قصد از ...

عزیزم  احساساتو بزار کنار و عاقلانه فکر کن      خدایی نکرده  شکست بعد از ازدواج خیلی سخته    الان سنت کمه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792