بدترین مشکل زندگیتون تاحالا چی بوده؟

اره دارم رو خودم کار میکنم ادم بهتری بشم

مووفق باشی

عزیزم منو ببخش واقعا همچین منظوری نداشتم هرگز به خودم اجازه نمیدم یه لحظه این فکر تو ذهنم بیاد چون قطعا پدرتون اگه با شما راحت نباشه اقلا پیشت نمیمونه با عصبانیت متنمو نخون من فقط منظورم این بود که بخاطر دل خودت و حقی که پدرت به گردنت داری غصه ی سختیاشو نخور و یه مسئله ی دیگه که شاید خیلی احساسمو درگیر کرد این بود که بابای مهربونمو یک سال و نیمه از دست دادم و خیلی خیلی داغون شدم هنوزم اسم پدر میاد دلم میلرزه باور کن قصد بدی نداشتم ازت معذرت میخوام هیچ کس نمیتونه شرایط کس دیگه ای رو درک کنه اگه اولین پیام خودتم دوباره بخونی متوجه میشی که منظورت رو بد رسوندی

یه خانم دیگه حرفشو خیلی بد زد فکر کنم یوناکو بود یا یه همچین چیزی 

عادت کردیم قضاوت کنیم بدون درنظر گرفتن شرایط اون طرف 

خدارحمت کنه پدرتون رو منم خیلی پدرمو دوست دارم فقط وسواسم اذیتم میکنه تقصیر پدرم نیست پیام اولم هم چون کامل همه چیزو توضیح ندادم بد برداشت شد چون واقعا نمیخواستم این همه توضیح بدم 

ممنون عزیزم فدااتت

آخی دعای یه عروس و دوماد پشتتونه پس

زیارتم میرید ایشالا

خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه و انشالله گره گشای مشکلاتتون باشه