2777
2789
من با کسی ک براش حق دیگرانو خوردن و قانون عمومی و بهداشت جامعه مهم نیس بحثی ندارم .  لیاقت جام ...

کجایی؟ اینجا ایرانه کشوری که خیلیا قانونی حقت میخورن...با سهمیه جانبازی...شهادت...هییت علمی...به خاطر فرزند وزیر بودن...من خودم کسی بودم که گفتم به درک!من سالم زندگی می کنم...من با تلاش خودم بهش میرسم ‌..ولی چی شد؟ مملکتم پسم زد ......صداقت داشتن باجماعتی که سیاست و پارتی دارن حماقت....قصه تو ایران این شکلیه....

من خودم عازم یه کشور دیگم ...این همه تلاشمو می خوام ببرم تقدیم کسایی کنم که حتی زبون مادریم باهاشون مشترک نیس...

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
کجایی؟ اینجا ایرانه کشوری که خیلیا قانونی حقت میخورن...با سهمیه جانبازی...شهادت...هییت علمی...به خاط ...

عجب .. من خودم سهمیه داشتم ولی استفاده نکردم خیلیا ام مث من با زحمت خودشون قبول شدن  . خیلیا مث همسرم توهمین کشور ک خیلی از جوونا شلوارشونو نمیتونن بکشن بالا تونسته کار افرین باشه تونسته صاحب برند باشه ‌. همه دنبال لقمه اماده و مدرک بی عرضگین ن کار و زندگی و تلاش برای ایندشون شرایط زندگ تو ایران سخته درسته ولی ادماشم تنبلن 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عجب .. من خودم سهمیه داشتم ولی استفاده نکردم خیلیا ام مث من با زحمت خودشون قبول شدن  . خیلیا مث ...

شما چی خوندی؟

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
دارم روانشناسی میخونم 

موفق باشی و خوشبخت

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز