2777
2789

سلام بچه ها من اینو هیچوقت درک نکردم اینکه یه حاجتی به صلاحمون نباشه. میشه شما اگه تجربه ای دارین بگین شده تا حالا حاجتی رو ازخدا با اصرار بخواین بهتون بده ولی بعد پشیمون بشید و بفهمید که به صلاحتون نبوده

اره

بعدش پشيمون شدم خيلي زوددد

ﺗﻪ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺁﻥ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺁﺧﺮ .... ﮐﻨﺎﺭ ﺷﯿﺸﻪ ... ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﭽﺎﻟﻪ ﺷﻮﯼ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺕ !!! ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮐﻨﯽ ... ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﭽﺴﺒﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ ﺯﻝ ﺑﺰﻧﯽ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺟﺎﯼ ﺩﻭﺭ ....... ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ !! ﺑﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ...! ﺑﻪ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﻫﺎﯾﺖ ... ﺑﻪ ﺩﻟﺨﻮﺷﯽ ﻫﺎﯾﺖ ... ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ... ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍتت ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺖ ﺧﯿﺲ ﺷﻮﺩ، ﺍﺯﺣﻀﻮﺭ ﭘﺮ ﺭﻧﮓ ؛ ﯾﮏ ﺧﯿﺎﻝ .... ﯾﮏ ﺁﺭﺯﻭ .... ﯾﮏ ﺧﺎﻃﺮﻩ ..... ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ... ﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺮﻭﺩ ﻣﻘﺼﺪﺕ ﮐﺠﺎﺳﺖ !! ؟؟ ﺍﺻﻼ ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺮﻭﺩ ﻣﻘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﯼ !! ﻭ ﺩﻟﺖ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﮤ ﻫﻤﯿﻦ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﮐﻮﭼﮏ ﺷﻮﺩ ... ﺩﻧﺞ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ... ﻭ ﺁﻩ ﺑﮑﺸﯽ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼِ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﻫﺎﻳﺖ ، ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻫﺎﯾﺖ ... ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯿﺰﺩﯼ ... ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ... ﺷﯿﺸﻪ ﺑﺨﺎﺭ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺑﻨﻮﯾﺴﯽ : " ﺍﻯ ﻛﺎﺵ "

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

بله من شوهرمو هشت سال از خدا التماس کردم ولی الان بینهایت پشیمونم 

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت. امیرم عزیزترینم عشق جاودانی من دلم بینهایت برات تنگ شده زود به زود بیا به خوابم دوستت دارم برادر نازنینم خیلی جات خالیه..
بله من شوهرمو هشت سال از خدا التماس کردم ولی الان بینهایت پشیمونم 

بحث ازدواج برام یکم قابل هضم تره اما من از خدا سلامتی مو میخوام فکر نمیکنم بعدش پشیمون بشم😔

من چیزی رو بی نهایت میخواستم. سپردم ب خدا و نشد الان حکمتشو متوجه شدم که اگه میشد چقدر بد میشد

میتونین توضیح بدین خواسته تون چی بود و چطور متوجه شدین به صلاحتون نبوده؟ البته اگه دوست دارین

من جاریم و دیدم یه خونه کوچیک وسط شهر داشت هرسال سمنو میپخت که خونشو بزرگ کنه بعدش به دلایلی مجبور شد بره بیرون شهر یه خونه بزرگ بخره

خدایا شکرت که در 99/9/9 مامان سرطان رو شکست داده و سالمه😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😘
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792