2777
2789
عنوان

اگه‌به عنوان ی دختر از کسی خوشت بیاد بهش مبگی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 496 بازدید | 61 پست

منم این مورد برام پیش اومد پسره ام ازمن خوشش میومد من خودم زنگش زدم بهشم گفتم اما دل غافل که علم غیب نداشتم اوضاع مالیش خرابه شروع کرد. بیا بمن کمک کن چک ۲۰میلیونی دارم بهم پول بده ماشینم خرابه خرجش سه میلیون میشه داداشم تصادف کرده  کمرش شکسته  پنج میلیون واسم کارت به کارت کن خلاصه حرفایی ازش شنیدم که دیگه باهش تموم کردم وازچشمم افتاد. ولی اون ول کن نیست هی زنگ میزنه 😅😅😅😅

ازوقتی رفتی هردقیقه برام اندازه ۶۰ثانیه میگذره ....😓😓

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

راستی اگر مودبانه و با رفتار معقولی گفت نه 

حس کوچیک شدن نکنین

مگه ما دخترا هر پیشنهادی بهمون میشه قبول میکنیم؟ 

البته منظورم رفتار معقوله، نه اینکه بی جنبه بازی دراره. 

خدایا میشه سال 2020 حذف کنی دوباره نصب کنی؟ این ویروس داره😓😓😓. 
چقد خوب گفتی کاش همینقدر ساده بود دلم میخواد بهش بگم دلم میخواد بیشتر از ی دوست باشم 😢😢😢😢

باور کنید همینقدر ساده ست

خودتون دارید سختش میکنید

به خودت اعتماد کن

نذار بعدا بگی چرا از دستش دادم

نذار بگی چرا تلاش کردم و الان از دنیا طلبکارم

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
باور کنید همینقدر ساده ست خودتون دارید سختش میکنید به خودت اعتماد کن نذار بعدا بگی چرا از دستش دا ...

برام دعا کن عقیده خودمم همینه

میدونم مورد ازدواجی زیاد داره اما پیش نیومده براش 

میترسم بره و من بمونم ی عمر حسرت

من تاپیکتو خوندم ودرتعجبم چرا چراااااااا باپسری که بهتون هنوز ابراز علاقه نکردوه دوست میشید؟امکان داره یعنی؟بالاخره یکیتون شروع کننده بوده دیگه وبیشتر درتعجبم چرا هنوزتورابطه ای هستی که بلاتکلیفی وتکلیفت هنچز معلوم نیست 😐😐😐همین کارارو میکنید دیگه بعدشم پسره میره زن میگیره شماداغون میشید خوب نکن عزیزمن مگه تو عروسک بازیشی که چهارساله باهمین ولی حتی حسشو بهت نگفته گرچه اگه پسری به دختری حسی داشته باشه بهش میگه ورابطشونو جدی تر میکنه 

مخالف دوستی ای نیستم که به قصد آشنایی وازدواجه ولی به شدت مخالف دوستی های آبکی ای هستم که حسی توشون نیست و تهش ضربه میزنن بهم 

یعنی تواین چهارسال حتی ازش نپرسیدی حسش نسبت بهت چیه؟اگه خواستی کمکت میکنم حسشو بفهمی البته اگه دختر حرف گوش کنی باشی 😉

اره ولی وقتی با خاک یکسانت کرد چیکار میخوای بکنی؟؟؟ من که نابود میشم😔

قراره همه به پیشنهادات من جواب مثبت بدن؟

ناراحتی نداره

حداقل میدونم تلاشمو کردم

بیخود میکنه با خاک یکسان کنه، تو بهش احترام گذاشتی که از حست گفتی

من اگر عشقی داشته باشم، حتی ازش جواب منفی بگیرم ناراحت نمیشم

اگه برعکس بود و اون از حسش بهت میگفت و شما نه میگفتی، باید نابود میشد؟

نه

زندگی ساده تر از این حرفاست

سخت نگیرید

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
خخ حالا یا قبول میکنه و کمی فیس میده واس خودش     یا خره قبول نمیکنه اما حسرت بعدش میارزه ...

والا😂

ما خانوما باید خودمونو قوی بسازیم و تو همجین شرایطی منتظر شاهزادمون نمونیم

خودتون باید تاج پادشاهی رو روی سر عشقتون بذارید دوستان

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
برام دعا کن عقیده خودمم همینه میدونم مورد ازدواجی زیاد داره اما پیش نیومده براش  میترسم بره و ...

حتما عزیز

تو میتونی

و موفق میشی

برو و موفق از این امتحان بیرون بیا

نذار بقیه برات تصمیم بگیرن

به عرف جامعه و حرف دیگران نگاه نکن

فقط خودتو ببین

کسی که دوست داشته باشه، زمین به آسمون بیاد، بازم تنهات نمیذاره

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
امیدوارم بتونم❤

حتما میتونی💐

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792