من به تازگی توسط یه خانم گلی آشنا شدم با این چیزا خیلی خوب بودن سالها بود داشتن کار میکردن روی پاکسازی ذهن و حتی گفت اینکه الان داریم صحبت میکنیم بخاطر اینه که وقتش شده یاد بگیری واقعا مشتاق شدم
خب مدام راوی یه چیزایی رو میگفت و من باید چشممو میبستم و حرفاشو تو ذهنم مجسم میکردم
متاسفانه با مشاور اون گروه بدجوری دعوامون شد جوری که کارمون به فحش و بلاک کشید و من دیگه اونو ادامه ندادم بعدها خودم خواستم و خوب شدم با عبارت های تاکیدی مثبت
اینکه می گویند:راه باز است و جاده دراز...یعنی راه رفتن باز است...اما جاده ی جبران دراز…