بزا من که جواب داد
بهش گفتم ببین فلانی...من داداش میخاستم ننم میزایید برام (من برادر ندارم کلا) من احتیاج به دوست و همراه دارم.میخای باش نمیخای برو کنار یکی بیاد
اونم شروع کرد به چرت پرت گفتن و این حرفا
هر چند مو به مو به ننش گفته بود اینارو..و هنوزم که هنوزه مادرش بهم میگه تو پسرمو خواستگاری کردی