سلام. امروز تایپیک زدم درمورد کولر. اینک دیشب شوهرم رفت پشت بوم دید داره چکه میکنه شیرش. گفت فردا صبح برم شیرشو عوض کنم. صبح یادش انداختم گفت دیشب با پلاستیک بستم. درسته. دروغ گفت تمام روزو کولر دیدم باد گرمه. خاموشش کردم از گرما مردم. گفتم لابد همون شیرش خرابه صبح زورش اومده بره درستش کنه. صب کردم از سرکاراومد گفتم بهش. ریلکس گفت خودم شیرشو بسته بودم ک آب چکه نکنه. الان رفتم بازش کردم. ینی من آدم نبودم اینهمه گرما کشیدم. چون خیلی گرمایی ام هستم.باز بروش نیاوردم قهر نکردم. دوباره غروب سریچی دیگ حرصم داد. باز زود کوتاه اومدم. شب خاستیم بخابیم( تا حالا صدبار گفتم آب میخوری پارچ بذار اشپزخونه یا تو یخچال ول نکن وسط خونه)نگو. باز گذاشته نزدیک جای خوابمون. تشکم پهن نکرده بودم. برقها و خاموش کرده مث احمقا اومده پارچ با همه آبش شوت کرده زده ب پام کل شلوارم خیس شد منم پریود. فرشم خیس آب شد.بعدم تو تاریکی واستاده منو نگاه میکنه بهش گفتم خب برقو روشن کن. رفت روشن کرد. دیدم نصف فرشمون شش متریه خیسه. از این اعصابم خرده عین خیالش نیس. هرچی داغون کنه. یبارم همینجوری آب خورد استکان وسط خونه ول کرد شکست خدا رحم کرد تو پام نرفت شیشه. یذره شعور ینی نداره؟ فوق لیسانسم هست😑بیسواد نیس ولی اصلا بی تربیته. الانم راحت خوابیده من از ناراحتی نمیتونم بخابم. چون ذله شدم. یعالمه عیب دیگم داره مث لجبازی متلک پرونی بی منطق بودن. بی ادبی. بعدم همش میگ من نباید زن میگرفتم باید اول پولدار میشدم بعد 😑چون الان اجاره خونه با منه. خرج لباسهام و نصف خرج خونه. فقط پول خوراک مون میده کلا.